.
آیت حق ناصری مرد خدا
دل برید و شد ازین دنیا جدا
عالمی خود ساخته ، دل سوخته
بزم جان را مشعل افروخته
ناصری نصرمن اله گفت و رفت
در ردای عشق و ایمان خفت و رفت
عالم عامل به احکام مُبین
مُهر عشق یار بودش بر جبین
غرق در اخلاص بود آن مرد حق
دم زد از اسلام تا بودش رمق
عطر قرآن داشت دائم محفلش
بی ریایی موج می زد در دلش
ناصر دین خدا بود آن عزیز
بود با شیطان نفسَش در ستیز
مرد تقوا ، آیت حق ناصری
در مقام صبر بودش ذاکری
بود آن رهپوی کوی حیدری
یار دیرین امام و رهبری
آبرویی داشت از اشک دو چشم
مهربان بود و نبودش هیچ خشم
او که بر دل جلوه ی دریا کشید
انتظار مهدی زهرا کشید
کرده بود آئينه را تنپوش خود
بار هجران داشت روی دوش خود
رحلت آن عالم اهل ولاست
حوزه ی علمیه را وقت عزاست
از دیار دیده ها فانوس رفت
شمع بزم حوزه ها افسوس رفت
حال ای دل ناله ها کن در غمش
اشک جاری کن کنون در ماتمش
در عزای او ز لعل لاله گون
می رسد انا الیه راجعون
آن چراغ بینش اهل ولا
چشم گریان داشت بهر کربلا
سینه ای بودش همه در شور و شین
چشم گریان داشت از داغ حسین
بود آن مرد خدا در اشک و آه
گریه ها می کرد بهر قتلگاه
**
#حاج_محمود_تاری «یاسر»✍
رحلت
#آیت_الله_ناصری
....................
.
داغ هل من ناصرٺ را
ناصرے ها مے چشند ..🖤
⦅
#ایت_الله_ناصری ⦆
.