eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. و فخر همه ای سمت نوکری ات ... ----------- نیمه ماه رمضان شده روشن ز رخ ماه تو خیل مَلک خنده کُنان به زمین آمده همراه تو آینه ی شمس و قمر شده گلچهره دلخواه تو نورِ تو خورشید دلِ خستگان صبحِ امید همه بشکستگان یا حسن ، یا حسن ، یا حسن ، یا حسن ای رخ همچون قمرت روشنی بخش دل ما همه ای که به عشق رخ تو می کند ارض و سما زمزمه می شکفد از قدمت خنده بر روی لب فاطمه ماه صیام از تو منوّر شده ارض و سما از تو معطّر شده یا حسن ، یا حسن ، یا حسن یا حسن مِهر تو ای نور خدا تابش نور تولّا حسن خانه زهرا و علی ز تو شد جنّت اعلا حسن در همه جا بعد علی عاشقان را تویی مولا حسن محو رخ ماه تواَم یا حسن سائل درگاه تواَم یا حسن یا حسن ، یا حسن ، یا حسن ، یا حسن می زند آتش به دلم قبر بی شمع و چراغت حسن آهِ دلِ خسته شده غرق در شعله ز داغت حسن ای که گل عشق و وفا شده پژمرده به باغت حسن تیره شد از ظلم عدو محفلت همسر بی رحم شده قاتلت یا حسن ، یا حسن ، یا حسن ، یا حسن ** «یاسر»✍ .
‍ . در شهادت مولای متقیان علی علیه السلام --------- صوت عزا می رسد  قَدْ قُتِلَ الْمُرتَضی بانگ بلا می رسد  قَدْ قُتِلَ الْمُرتَضی زینب کبرا کند ناله ز داغ پدر اشک دو چشمش شده با غم دل همسفر می زند از این عزا مرغ دلش بال و پر تا که ندا می رسد  قَدْ قُتِلَ الْمُرتَضی دیده به راهش بُوَد منبر و محراب او قلب یتیمان شده یکسره بی تاب او می رود و خون شود دیده ی مهتاب او ناله جدا می رسد  قَدْ قُتِلَ الْمُرتَضی خانه ی حیدر شده ، خانه ی اندوه و غم گشته ازین ماجرا قامت هر نخل خم از همه جا در غمش ناله رسد دَم به دَم شور و نوا می رسد  قَدْ قُتِلَ الْمُرتَضی سُفره ی بیچارگان مانده تهی یا علی خیلِ یتیمان کنند از تو تمنّا علی خیز و بیا سوی شان ای شهِ والا علی چون که صدا می رسد  قَدْ قُتِلَ الْمُرتَضی می روی و می شود ای شَهِ دنیا و دین روی حسن لاله گون قلب حسین آتشبن مانده ز تیغِ عدو نقشِ غمت بر جبین از همه جا می رسد  قَدْ قُتِلَ الْمُرتَضی اشک یتیمان چکد بر رخ چون ماهشان مانده به روی جگر از غم تو آهشان بی تو نتابد دگر ماه سحرگاهشان چون که صلا می رسد  قَدْ قُتِلَ الْمُرتَضی ** «یاسر»✍ اجرای 👇 .
. ای خدا من از گناهان توبه کردم توبه کردم آمدم اکنون پشیمان توبه کردم توبه کردم ماه رجعت ماه دعوت ماه جود و ماه رحمت ماه رحمت ماه رحمان توبه کردم توبه کردم حالتی بشکسته دارم قلب زار و خسته دارم آمدم اُفتان و خیزان توبه کردم توبه کردم من رها از بند امشب می خورم سوگند امشب در بر آیات قرآن توبه کردم توبه کردم کوله باری از گناهان با من است ای جانِ جانان آمدم لبریز عصیان توبه کردم توبه کردم این منم زندانی خود با غم پنهانی خود تا رها گردم ز زندان توبه کردم توبه کردم عبدم و عبدِ مُقَصِّر از گناهم یا مُدَبِّر بگذر و ، بگذر ز احسان توبه کردم توبه کردم مثل روز بینوایان آمدم همچون گدایان من به درگاه تو سلطان توبه کردم توبه کردم هر سحر هر شب که بودم شعله ای بود از وجود سوختم چون شمع سوزان توبه کردم توبه کردم در حریم رحمت و نور آمدم دلخون و مهجور آمدم ای ماه غفران توبه کردم توبه کردم با حضوری بی کرانه با نگاهی عارفانه با تو خواهم بست پیمان توبه کردم توبه کردم بر حسین و ایده او بر لب خشکیده او من به آن لبهای عطشان توبه کردم توبه کردم من به زینب من به داغش من به آن پژمرده باغش من به آن چشمان گریان توبه کردم توبه کردم «یاسرم» یارب نظر کن شام حالم را سحر کن خسته و زار و پریشان توبه کردم توبه کردم ** «یاسر»✍ .
. پرواز خون کردند یاران شهیدم پروازشان را در حریم عرش دیدم آنان که تا عرش شهادت می رسیدند معراج خود را دیده و پر می کشیدند پروازِ در خون از زمین تا عرش اعلاست زیباترین حالات انسانها همین جاست آن کس که شد آئينه دار صبح روشن پیراهن سرخ شهادت کرده بر تن دیشب گلاب از باغ جان آورده بودند بهرِ ملائک میهمان آورده بودند هفت آسمان با هفت یاسِ بی قراری می کرد از گلهای خود آئينه داری بنگر میان باغِ گلها زاهدی را بردند در اوج تمنّا زاهدی را پیچیده بود از پیکرش عطر نسیمی پرپر شده در راه دین حاجی رحیمی افتاده بود آنجا شقایق فانی عشق جسم امان الهی آن قربانی عشق نور جلالت داشت در خود بی نهایت مهدی ز نسل سبز گلهای ولایت محسن که حُسنَش آسمان را در نوردید بر گِرد شمع عاشقی پروانه گردید دیدند لبریز از افق باغ علی را در شام اندوه علی ، داغ علی را جایی که گلگون تر ز خون روی چمن بود سَیِّد علیِ صالحی خونین بدن بود ✍ ........... تقدیم به سردار و همراهان ایشان که در حملهٔ رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند. سینه‌ها با سوختن، ارزنده‌تر خواهند شد شمع‌ها در عمق شب، تابنده‌تر خواهند شد امتیاز ماست‌‌ مُردن! می‌کُشند و غافل‌اند دم به دم با مرگِ ما، بازنده‌تر خواهند شد سنگ اگر هم‌صحبت آیینه‌های ما شود ما زبان‌هامان از این بُرّنده‌تر خواهند شد چون جواب صخره تکراری‌‌است، پرسش‌های موج، بعد از این، از صخره‌ها کوبنده‌تر خواهند شد چشم‌هایی که پیِ میراث ما افتاده‌اند منتظر باشند، در آینده، تر خواهند شد! اهل دنیا را خیال مرگ حتی می‌کُشد عاشقان با مرگ اما زنده‌تر خواهند شد ای شهادت! دست خونین بر سر و رومان بکش! تحفه‌ها، تزیین شده، زیبنده‌تر خواهند شد رزق اگر باشد شهادت، شام با تهران یکی‌‌است بی‌تفاوت‌ها فقط شرمنده‌تر خواهند شد! ✍ ‌‌ ............ میگفت سحره ی فرعون آمده بودن تا در چشم مردم جلوه ای کاذب کنند. اما خدا اراده کرد و چوب دستی حضرت موسی، جلوات خدا رو جلوگر کرد ،لذا سحره مجذوب شدن این جلوه خدایی شدند و گفتند حتی اگر کشته شویم، از اعتقاد به خدای موسی دست بر نمیداریم. شهدا هم این جلوه را دیده اند لذا فردای قیامت بعد از عبور از مواقف قیامت، از بهشتی ها کسی آرزو نمی کنه که به دنیا برگرده، ولی شهدا این درخواست رو میکنند تا دوباره این لذت را بچشند. .استکبار هم میخواهد مثل سِحرِ سحره ی فرعون، با دروغ پردازی نگاه مردم را تغییر دهند، ولی خدا با شهادت انسانهایی شاهد و پاک، سحر آنها را باطل میکند.
. برای همدردی با اسماعیل هنیه رئیس سیاسی دفتر حماس ، که ٣ فرزند و ٣ نوه اش توسط صهیونیست های جنایتکار به شهادت رسیدند . ----------- این بار اسماعیل از فرزند بگذشت خنجر به حنجر دیده با لبخند بگذشت مردی که در تاریخِ بودن خوش درخشید یکباره اسماعیل هایش را به خون دید آمد خبر : این که گلی در خون رها شد مردی به داغ لاله هایش مبتلا شد مردی ز نسل موج و توفان شدائد مردی که بر داغ دلش گل بوده شاهد ای دل چنین آئينه را گلگون ندیدی إِنّا اِلَیْهِ راجِعُون در خون ندیدی ای دل دمی در عرصه ها عزم خطر کن اکنون بیا و کوهِ راسخ را نظر کن مِرآةِ حق را بنگر و قلب سلیم اش یعنی فَدَیْناه آمد و ذِبْحِ عَظیِم اش آنان که در آتش میان خون تپیدند از نسل ابراهیم بودند و شهیدند این روزها در باغ جان پروانه ای نیست این روزها غَزّه بجز ویرانه ای نیست این غَزّه و این نخل های بی قرارش این غَزّه و این داغ های بی شمارش این غَزّه و این غرقِ در خون لاله هایش خون می چکد از چشم هستی در عزایش شک نیست خواهد خورد چون آیینه ماه بر قلّه هایش پرچم نَصْرُ مِنَ الله ** «یاسر»✍ .
. شبِ جمعه دل شده بی قرار شده بی قرارِ تو یا حسین دل و دیده ام شده لاله زار شده لاله زارِ تو یا حسین من و عشق و این رهِ صادقت ز تو لاله گون رخ عاشقت رخ عاشقت همه گلعِذار همه گلعِذار تو یا حسین به محبتت دل من اسیر به تو می رسد دل ازین مسیر دو جهان تویی ، تویی اعتبار من و اعتبارِ تو یا حسین بِنِگر به گلشن عاشقان به سرای روشن عاشقان ز تو روشن آمده روزگار همه روزگارِ تو یا حسین چه حلاوتی ، چه طراوتی چه کرامتی ، چه قیامتی دَم مرگ خود کِشم انتظار من و انتظارِ تو یا حسین به نجابتت ، به شرافتت به عنایتت ، به هدایتت شده چشم من همه چشمه سار همه چشمه سارِ تو یا حسین همه در خفا ، همه در جلا همه نینوا ، همه کربلا همه نهضتت شده اقتدار من و اقتدارِ تو یا حسین به ولای تو ، به صلای تو به نوای تو ، به عزای تو دل و جان من شده غمگسار شده غمگسارِ تو یا حسین تو عزیزی و همه ی کسم به دو لعل خشک و عطش قسم دل و دیده گر شده سوگوار شده سوگوارِ تو یا حسین ز شمیم عطر و عطوفتت به حریم مِهر و محبّتت شده «یاسر» این همه جان نثار همه جان نثارِ تو یا حسین ** «یاسر»✍ 👇
. (ع)، سبک حاج اکبر ناظم ---------- شیخُ الْائمه گشته مسموم کین مدینه شد با غم و محنت قرین سینه ها در نواست مدینه کربلاست ماتمسرا شد بیت صادق شد کشته آن قرآن ناطق بقیة الله ، آجرک الله شهر مدینه شهر ماتم شده بار دگر ماه مُحرّم شده دل به غم مبتلاست مدینه نینواست شد قلب عالمی پریشان موسی بن جعفر گشته نالان بقیة الله ، آجرک الله یارب تویی شاهد که ظالمانه آورده هجمه دشمنش به خانه زد شرر بر دلش بر دل و محفلش آتش گرفته خانه ی او بام و در کاشانه ی او بقیة الله ، آجرک الله آن که بُوَد عزّت و جاهش رفیع شد پیکرش نهان به خاک بقیع دل شده سوی او زائر کوی او ماییم گَرد تربت او گریه کُنان غربت او بقیة الله ، آجرک الله ..... ** «یاسر»✍ ................... . (ع) (ره) من در وطن غریب وخسته هستم من وارث پهلو، شکسته هستم مصحف ناطقم، اما م صادقم دشمن زدآتش خانه ی من می سوزد این کاشانه ی من واویلتا آه وواویلا4بار صادق خلیل آل مصطفایم مانند زهرا سوزد این سرایم بر اهل وعیالم پریشان حالم عیان به پیش نظر من شدخاطرات مادر من واویلتا بردستگیریم عدوشبانه بین نمازآمد ز بام خانه دل ازغم خسته شد، دست من بسته شد ازظلم دشمن چه کشیدم شب درپی اسبش دویدم واویلتا تحت نظر بودم گهی به تبعید گه حکم قتلم دادوگاهی بخشید ز زهر پر شرر شدم پاره جگر گرچه رئیس مذهب من مسموم ودرتاب وتبم من واویلتا در غربت مدینه جان سپارم کنار قبر مادرم مزارم غریب غربتم، بقیع شدتربتم مزار من زائر ندارد مهدی به قبرم سرگذارد واویلتا ✍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍🎤 ----------- یارب مدینه چون کربلا شد بیت ولایت ماتمسرا شد شیخ الائمه صادق فدا شد آه و واویلا ، آه و واویلا ..... امشب مدینه در غم نشسته نخل ولایت از کین شکسته ارکان هستی از هم گسسته عالم ازین غم غرقِ بلا شد آه و واویلا ، آه و واویلا ..... صادق خدایا مسموم کین شد از ماتم او دلها غمین شد در اوج اندوه حَبلُ الْمَتین شد شهر مدینه چون نینوا شد آه و واویلا ، آه و واویلا ..... سوزد جهانی داغی مکرّر صاحب عزا شد موسی بن جعفر چیده عدو گل از آل حیدر یعنی عزادار اهل ولا شد آه و واویلا ، آه و واویلا ..... از ابر هستی ماتم به بارد بر جان ما غم آتش گذارد شمع و چراغی قبرش ندارد روشن به دلها شمع عزا شد آه و واویلا ، آه و واویلا ..... ** محمود تاری «یاسر»✍
. در تکریم حضرت حمزة بن موسی بن جعفر علیه السلام مدفون در شهر ری ---------- از حضرت حمزه پور موسی سینای دلم بهشت نور است این خطّه ی خاک شهرری نیز چون وادی سبز پوشِ طور است این خفته به خاک جَنَّةُالْعِشْق همسایه ی سَیِّدُالْکریم است جاری به مشام اهل ایمان پیوسته نسیم این حریم است حسّ کن تو در این حریم عرشی از تربت حمزه بوی گل را بنگر ز ضریح اطهر او در پیش دو دیده روی گل را این حمزه که مرقدش بهشت است فرزند امام هفتم ماست با حضرتِ او تکلّم دل با بودنِ او تبسّم ماست از تربت حمزه می توان دید نوری که ز شهر کاظمین است بر جان و دلت رسد ازینجا عطری که ز تربت حسین است دستی به نیاز آور اکنون از نسل کرامت است حمزه نومید نمی شود ازین در در جود قیامت است حمزه گر دور ز مشهدُ الرِّضایی بازآ که درین حرم رضا هست چون مهرِ رضا به سینه داری هر جا که نِهی قدم رضا هست از تربت حمزه عطر خیزد چون روی رضا صنوبر اوست زانوی ادب بزن برادر اینجا حرم برادر اوست ** حمزه بن موسی بن جعفر علیه السلام «یاسر» ✍
. ----------- دوباره ببینید جلوه ی ولایت مبارک مبارک دهه ی کرامت ماه ذالقعده و ماه امیده مهر و مه ببین از افق دمیده ماه میلاد معصومه ی طاهاست ماه میلاد هشتمین سپیده رسیده نسیم از گلشن امامت مبارک مبارک دهه ی کرامت شد مدینه کنون جنّت دیگر از گل گلشن موسی جعفر گشته از روی ثامِنُ الْائمه غرقِ در نور حق شهر پیمبر جلوه گر شد اکنون همه ی سعادت مبارک مبارک دهه ی کرامت چون بهشت برین عرش معلّاست بر سر خاکیان سایه ی طوباست از قدوم رضا و خواهر او غرقِ در عطر و گل دامن دنیاست چه دنیا چه عقبا گشته با طَراوت مبارک مبارک دهه ی کرامت ** «یاسر»✍ 👇
. و آیت الله رئیسی ------------ آسمانی گشته یاران آیت الله رئیسی بر رضا گردیده مهمان آیت الله رئیسی اُمتّی گردیده نالان یا رضا جان یا رضا جان ..... از سر ما کم شد ای وای سايه ی خدمتگزاری شد نصیب ملّت ما از غم او بی قراری در عزای او نماید ملّت ما سوگواری سینه ها شد شمع سوزان یا رضا جان یا رضا جان ...... رهبر فرزانه ی ما داده از کف یار خود را باغبان در سوگ و مانم بنگرد گلزار خود را داده از دست امت ما یاور و غمخوار خود را شد ز غم دلها پریشان یا رضا جان یا رضا جان .... رفت و مهمان رضا شد آن که خادم بر رضا بود سَیّدی از نسل زهرا خادم اهل ولا بود عاشق مولای هشتم عاشق کرب و بلا بود بر شما گردیده مهمان یا رضا جان یا رضا جان .... در ره خدمت به مردم جانفشانی کرد و بگذشت نام خود را چون شهیدان جاودانی کرد و بگذشت چهره ی زیبای خود را آسمانی کرد و بگذشت ما ز داغ او پریشان یا رضا جان یا رضا جان ..... *** «یاسر»✍ .
. گر منتظر یاری دوری ز گناهان کن گر در پی دلداری دوری ز گناهان کن خواهی تو اگر او را آن سلسله گیسو را گر شوق رخش داری دوری ز گناهان کن گر خیمه ی او جویی از وی تو سخن گویی مشتاق به دیداری دوری ز گناهان کن ✍ .
1_11636738471.ogg
162.9K
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قبله ی عاشقان بود تربت باصفای تو کعبه ز دور می برد سجده به کربلای تو پیش تر از ولادتم بوده به تو ارادتم خلق نگشته، گشته ام عاشق و مبتلای تو توئی امام عشق ها، تو داده ای به خون بها که ذات لایزال حق، آمده خونبهای تو دست به دست می برند اشک محبّت مرا عنایتی که روز و شب، گریه کنم برای تو فاطمه جامه می دَرَد بر سر نی چو بنگرد اشک دو دیده ی تو و گریه ی بی صدای تو از چه نگشت چرخ دون بر سر خاک واژگون دید چو شسته شد به خون، روی خدا نمای تو کاش و غمت کُشَد مرا خورد به هم گره چرا پنجۀ ظلم قاتل و طّره ی مشک سای تو کاش به دشت کربلا سوخته بود بر ملا بال همه فرشتگان زآتش خیمه های تو زهی محبّت و وفا که از فراز نیزه ها سایه به خواهر افکند صورت دلربای تو معجزه میکند سرت از دم روح پرورت بخوان بخوان که خواهرت سر شکند به پای تو مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفی نبود . صوت 👇 https://eitaa.com/emame3vom/97904 ------------- مرغ دلم پریده وُ آمده در هوای تو دانه ز اشک چیده و ناله کند برای تو یابن الحسن۴ کاش که در کنار تو بودم و ، بی قرار تو یا نگرم عذار تو یا شنوم صدای تو عاشق خسته ات منم خوارم و خار گلشنم کن نظری که افکنم چهره به خاک پای تو هجر و فراق تا به کی این دل من رسد ز پی وصل شود نصیب وی هر که شده گدای تو جان به طلب که جان دهم سر به طلب که آن دهم دیده ی خون فشان دهم تا نگرم لقای تو شب شب اشک و آه شد یوسف دل به چاه شد هستی من تباه شد می طلبد دوای تو .
. ( عج ) ، از خراسان تا کربلا ------------ دارد دل حزینم هر لحظه بی قراری هجران ثمر ندارد غیر از فغان و زاری فصل فراق یاران تصویری از خزان است از دل نمی برد غم حتّی گلِ بهاری از جاده های هجران من می روم پیِ او دارم به روی شانه از عشق کوله باری از هجر روی یارم مجنون این دیارم دارد همیشه عاشق در دل غم نگاری در عاشقان نداری بی آبرو تر از من از بس گناه کردم افتاده ام به خواری گر انتظار داری وصل امام خود را از خویشتن گذر کن تا حدّ جان نثاری کن اجتناب جانا از هر گناه زیرا با هر گناه گَردی از یار خود فراری از هر کجا بریدم تا آمدم به مشهد اینجا رسیده ام من با اشک شرمساری این که بُوَد امیدم کوی امام هشتم یعنی بدان دل من غیر از رضا نداری در مشهدم ولیکن رفته دلم به یثرب آتش زده به جانم بانوی بی مزاری یَابْنَ الشَّبیب برده تا کربلا دلم را گفتم حسین و دل شد در حال سوگواری از نینوا نیاید جز این خبر که دانی بر نی سر برادر ، خواهر به آه و زاری «یاسر» ازین مصیبت این داغِ بی نهایت جوشیده اشک هستی مانند چشمه ساری ** «یاسر»✍ 👇
. در سوگ امام باقر علیه السلام --------- آتیش به قلب من زده تربت بی چراغ تو ببین که مثل آسمون گریه کنم ز داغ تو شد دیده ام در خون رها واویلتا واویلتا .... چها رسیده بر تو از ظلم و جفای قاتلت فقط خدا خبر داره زهر چه کرده با دلت شد با تو ماتم همصدا واویلتا واویلتا .... شکسته دل ز داغ تو صادق آل مصطفی ست حریم غرقِ ماتمت برای او کرب و بلاست دارد به دل غم تو را واویلتا واویلتا .... هفتم ذیحجّه شده روز غم و عزای تو با همه ی فرشتگان ناله کند برای تو شد سینه خون بهر شما واویلتا واویلتا .... برده دل از بهشت هم جایگه رفیع تو شد دل پر گشوده ام کبوتر بقیع تو ای نور چشم اولیا واویلتا واویلتا .... ** «یاسر»✍ .
. و هجران یار آمده ام شکسته دل تا که خدا خدا کنم هرچه گناه و جرم را از دل خود جدا کنم ناله ی من شده فزون می روم از خودم برون رو به خدا برم کنون بر همه من دعا کنم از گل خود ، بهار خود می طلبم قرار خود من که به یاد یار خود با گل خود صفا کنم ای عرفه ببین مرا بی گل خود غمین مرا با غم وی قرین مرا من که ورا صدا کنم این من و روی ماه او منتظر نگاه او آمده ام به راه او هستی خود فدا کنم چشم کبود خویش را بود و نبود خویش را مس وجود خویش را با نگهش طلا کنم پرده ز رخ کشیدنش وقت سحر دمیدنش من به هوای دیدنش طایر دل رها کنم گرچه فتاده ام به چاه گشته دو چشم من سیاه آمده ام به اشک و آه تا مگرش رضا کنم با کرم دوباره اش یک نظر و اشاره اش تا که کنم نظاره اش دیده ی بسته وا کنم آمده ام بسوی او دیده و دل چو روی او از عرفات کوی او راهی نینوا کنم داده به دل زمینه را عطر گل مدینه را تا که حریم سینه را کوفه و کربلا کنم حال سرشک نم نم و شیون و ناله در غم و گریه برای ماتم و غربت لاله ها کنم «یاسر» دل شکسته را در غم گل نشسته را ز قید تن گسسته را لایق این عطا کنم ** «یاسر»✍ .
. در شهادت حضرت قاسم بن الحسن(ع) ----------- این حسین است و عزیزش آن که بگشوده بغل را بشنوید ای اهل عالَم بهترین شور و غزل را از زبان قاسمِ او اَحَلی مِنَ الْعَسَل را می رود تا که بنوشد شربت سرخ شهادت باشد این در خون فتادن بهتر از روز ولادت ای حسین جان ای حسین جان تا رود میدان گرفته بر کف خود جان و سر را روی دست آورده اکنون دستِ خطی از پدر را کس نیاورده به میدان این چنین تیغ و سپر را اهلِ بیت از رفتنِ او جمله اشک و ناله دارند در گلو از هجرت او بغض چندین ساله دارند ای حسین جان ای حسین جان رفت و از هجران رویش کربلا کرب و بلا شد از نوایِ مادر او نینوا چون نینوا شد در میان اشک و اندوه از عموی خود جدا شد سیزده ساله ولیکن بر ملا شد اقتدارش آن طرف با تیغ بُرّان لاله چین در انتظارش ای حسین جان ای حسین جان بوی گل پیچیده اکنون از تنِ غرقه به خونش مثل گل در خون فتاده با رخ چون لاله گونش می زند بر آل اطهار شعله ها داغِ فزونش ای عمو قاسم به پایت شد درین میدان فدایی جان به لب هایم رسیده ای عمو جانم کجایی ای حسین جان ای حسین جان ناله ی قاسم ز میدان شعله زد اهلِ حرم را می کشاند سوی میدان مظهر جود و کرم را شد گواهش داغ قاسم قلب خون و قدّ خم را پیش چشم باغبانی لاله ای در خون خزان است پیکر خونین قاسم زیر سُمِّ مرکبان است ** «یاسر»✍ 👇
250.7K
سبک اصلی 🎤
. در سوگ امام غریب / نوحه ----------- آخرِ ماه صفر شد تیره شد رخسارِ عالَم می شود مولای هشتم همسفر با اشک و ماتم در غریبی ، جان احمد ، می دهد جان جان فدایِ ، غربت او ، در خراسان ای رضا جان ، ای رضا جان ، ای رضا جان ای خدا مظلوم دیگر جان دهد با قلب سوزان می رسد غمگین تر از غم بوی غربت از خراسان شور دلها ، شمع جان‌ها ، گشته سوزان کربلایِ ، دیگر ما ، شد خراسان ای رضا جان ، ای رضا جان ، ای رضا جان ای خدا مولای هشتم چهره روی خاک دارد از غم روی عزیزش ناله ی غمناک دارد از فراقِ ، نور عینش ، ناله دارد از شرارِ ، زهر کینه ، لاله دارد ای رضا جان ، ای رضا جان ، ای رضا جان جز شرار غم ندارد لاله ی زهرا به گلشن زد شرر بر هستی او شعله های زهر دشمن حجره ی او ، قتلگاهِ ، آن عزیز است آن جگر خون ، بر جوادش ، اشکریز است ای رضا جان ، ای رضا جان ، ای رضا جان خفته در خاک خراسان با دلی از غم شکسته در غریبی گشته یاران زائرش هر قلب خسته زائر او ، دیده و دل ، گشته یاران خیزد از دل ، ناله هایِ ، بی قراران ای رضا جان ، ای رضا جان ، ای رضا جان ** «یاسر»✍ 👇
. در عزای امام حسن عسکری (ع) ----------- غریباً قتیلاً شهیداً حسن جان عزیز جان زهرا شهید سامرایی چو مرغ بی پروبال تو از زهر جفایی چُنان اجداد پاکت به غربت مبتلایی تو دیدی ستم ها ز دشمن خزان شد وجودت به گلشن گرفت آتش از کینه قلبت ز زهری که زد شعله بر تن غریباًٍ قتیلاً شهیداً حسن جان 00 ز دنیا دیده بستی تو در سن جوانی ز زهر کینه دیدی گل خود را خزانی فدایت جان عالَم که شد قدت کمانی تو جان دادی از زهر کینه گرفته شرر از تو سینه تو در سامرا جان سپردی کند گریه بهرت مدینه غریباً قتیلاً شهیداً حسن جان 00 ز داغت ای حسن جان شده مهدی عزادار پدر را داده از دست چو گل گرید به گلزار چکد اشک غم او ز هجرانت به رخسار عزیز تو آن یاسِ گلشن لباس سیه کرده بر تن تو خورشیدی و از فراقت شده آسمان غرقِ شیون غریباً قتیلاً شهیداً حسن جان ** «یاسر»✍ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇
. رضا رضا گفتم و بی قرارم به یاد تو خون شده قلب زارم مشهد تو بهشت قلب خسته مرقد تو زمزم و چشمه سارم شد دل من ، آهوی صحرای امام هشتم آمده ام ، پابوس تو مثل تموم مردم مرغ دلم ، ز دست تو گرفته آب و دونه طایر جان ، خورده ز دستِ کرم تو گندم رضا رضا ، رضا رضا، رضا رضا یا مولا 00 رضا رضا کوی تواَم وطن شد ضریح تو قبله ی جان من شد ببین دلم توی حرم رسیده با حرمت آینه هم سخن شد گشته رضا ، پنجره فولاد تو قبله گاهم گنبد تو ، آینه دار همه مهر و ماهم رسونده ام ، تا که دلم را به حریم پاکت گشوده شد ، سمت حرم پنجره ی نگاهم رضا رضا ، رضا رضا ، رضا رضا یا مولا 00 ✍ 👇
. آغاز امامت حجت بن الحسن ( عج) مبارک باد ------------- بر شیعه ولایتت مبارک آغاز امامتت مبارک .... ای خاتم اوصیای احمد ای جلوه گه فروغ سرمد ای بر همه عاشقان تو مقصد روشن ز تو شد جهان مجدّد بِشْکوهِ جلالتت مبارک آغاز امامتت مبارک .... ای نور هدایت جوامع ای امّت شیعه را مدافع نور تو دمد به هر مواضع ای آتش فتنه را تو دافع بر خلق زعامتت مبارک آغاز امامتت مبارک .... از چهره ی خویش پرده بردار تا آن که شوم ز نور سرشار ماییم و کرامت تو ای یار بر دیده ی ما قدم تو بگذار ای نور سیادتت مبارک آغاز امامتت مبارک .... ما منتظر ظهور هستیم ما دیده به جانب تو بستیم مسرور به راه تو نشستیم ما رشته ی هرچه غم گسستیم گلهای طراوتت مبارک آغاز امامتت مبارک .... ** «یاسر»✍ .
. با سلام و درود بر آنان که شده راه و رسمِشان پیروز از دفاعِ مقدسِ امروز تا دفاعِ مقدسِ دیروز پیرمان گفت: یادِ این یاران کمتر از نعمتِ شهادت نیست شهدا یادِ ما کنند ایکاش هر کسی را چنین سعادت نیست ما مهیّای کربلاهائیم هیچ از حادثه، هراسی نیست آبدیده شدیم و هرگز از فتنه و توطئه، هراسی نیست ما همه پای کار دینِ خدا همه رزمندگان اسلامیم همه سربند بستۀ زهرا عاشقِ لحظه‌های اقدامیم همه در انتظار فرمانیم با ولایت همیشه هم عهدیست ولیِ امرِ ماست، سید علی ولی الله و نایب مهدیست غفلت از راه رسمِ او هرگز با بصیرت هواسِمان جمع است وحدت و اتحادمان دیرین همه هستیم با علی همدست ما رکابیم و رهبری خاتم هرچه داریم از ولی داریم با برائت ز دشمنِ حیدر دمبدم بیعتِ علی داریم اقتدارِ نظام، یک جمله است: الگوی ما، قیامِ عاشوراست رهبر ما هم اینچنین فرمود: رهبر ما، امامِ عاشوراست علَمِ ما بدوشِ عباس است صبرِ ما صبرِ حضرت زینب راهِ ما راهِ کربلای حسین نهضتِ ماست، نهضتِ زینب هر چه تحریممان کند دشمن استقامت کنیم افزونتر هر چه خون خواهد این شجر، هستیم گر چه هر روز هست گلگونتر عالَم از شیعه درس می‌گیرد ضامنِ فتحِ قدس، الله است از حرم، سوی محوِ اسرائیل راهِ قبل از ظهور، این راه است رگ رگِ ما، فدای خونِ حسین ذکرِ ما، کلُّ یومٍ عاشورا کربلا شاه راهِ ایمان است حرف ما: کلِ ارضْ، کرب و بلا ما کجا لشکرِ حسین، آری همه عالم فدائیِ اصغر به جوانان هاشمی سوگند خونِ ما نذرِ گیسوی اکبر گیسویی که بخاک و خون آغشت قدِ سَروی که نذرِ مولا شد پس به زانو نشست، بابایش پیشِ جسمی که ارباً اربا شد .
تقدیم به سید شهیدان مقاومت ، ------------ تو بگو نَصْرُ مِنَ الله که نصرت باقی ست رفت اگر آینه انوار شهادت باقی ست بنویسید به گلبرگ سحر روشن تر سَیّدی رفت ولی نور سیادت باقی ست راوی نَصْرُ مِنَ الله ، « حسن نصرالله » آن که راهش به تجلّای صداقت باقی ست آن که برخاست علیه ستمِ صهیون ها از مرامش به جهان باز فتوّت باقی ست آن که تفسیر کند آیه ی « بَلْ اَحْیاء » را رزق حق می خورد و سفره رحمت باقی ست بوسه بر تربتشان هست گواه سخنم از شهیدان خدا عشق و صلابت باقی ست شهدا بار امانت همه بگذاشته اند روی دوش من و تو بار امانت باقی ست پرچم کرب و بلا نقش به خون شهداست زیر این پرچم گلگون شده عزّت باقی ست «یاسر» از راه شهیدان به طلب عزّت و عشق کز شهیدان رهِ عشق حقیقت باقی ست ** «یاسر» ------------ وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فیِ سَبیِلِ اللهِ اَمْواتاً بَلْ اَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ آل عمران ، ١۶٩ .
. نماز جمعه ١٣ مهر ماه ، به امامت خورشید انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه ای -------------- گل می کند شقایق این جمعه در مصلّی آیند خَلق عاشق این جمعه در مصلّی بنگر طلوع جان را غوغای عاشقان را مانند صبح صادق این جمعه در مصلّی دریاب نور حق را آئینه ی فلق را در بهترین دقایق این جمعه در مصلّی باشد نیاز و رازت زیباترین نمازت در پیشگاه خالق این جمعه در مصلّی آییم عاشقانه روشن تر از کرانه با یک دلِ موافق این جمعه در مصلّی در موجی از صلابت بر منبری ز عزّت آقای ماست ناطق این جمعه در مصلّی با رهبری دلآرا خوانم نماز خود را با نوری از حقایق این جمعه در مصلّی «یاسر» ببین دوباره در گلشن ستاره گل می کند شقایق این جمعه در مصلّی ** «یاسر» ✍ .