.
#جمهوری_اسلامی_ایران
#ایران #مظلوم_مقتدر
#قدرت_مقاومت_ملت_ایران
هموطن نقشه ی ایرانو ببین
تا برات بگم کجاییم الان
سرمون تو ابرای گیلانه
پاهامون تو آب گرم عمان
توو تموم شهرای این نقشه
دلمون مثل یه پازل، پخشه
می دونی معلم ما چی می گفت؟
: دلو بخششم کنی، یک بخشه
دلی که می لرزه کرمانشاهه
دلی که می سوزه خوزستانه
اینو یادت باشه پاره ی تنم
اینا پاره ی تن ایرانه
دو برادر تو دل این نقشه ست
سیستان جفت بلوچستانه
این دیار ساده که می بینی
زادگاه رستم دستانه
ترک،لر،فارس،عرب،کرد،بلوچ
همه ی اینا واسه ما یکی ان
زبون مشترک ما عشقه
قارداش و برار و کاکا یکی ان
هر یه شهری که توی این نقشه ست
یه خیابون توو دل تهرانه
میون دلای ما مرزی نیست
مرز دلتنگی ما مهرانه
مث قالیچه ی کرمونی باش
قیمتی تر شو اگه پا خوردی
ارگ بم باش، مث مرد بمیر
اگه با یه زلزله جا خوردی
یه سی و سه پل بساز با عشقت
اگه بینتون جدایی افتاد
باز کن پنجره ی شیرازو
تا بوی بهارنارنج بیاد
جمله ی "یاشاسین آذربایجان"
یا شعار " هر بژی کوردستان"
تو لغتنامه ی ایرانی ها
همشون یه معنی میدن: ایران
هموطن! هرجای ایران رفتی
دیدی غم توی دلت می ذارن
برو مشهد، همه ی این شهرا
یه حسینیه توو مشهد دارن
#محمدحسین_ملکیان✍
.
.
#حضرت_زهرا سلامالله_علیها
#زبانحال_مولا_علیهالسلام
#بستر_بیماری
#محمدحسین_ملکیان✍
کسی در سن هجده سالگی پهلو نمیگیرد
کسی در خانهاش از محرم خود رو نمیگیرد
جوان وقت نشستن از کسی یاری نمیخواهد
و تا برخاست از جا دست بر زانو نمیگیرد
ولی زهرای من این روزها یک دست بر پهلو
و دست دیگرش را هم به روی گونه میگیرد
نمیبینم که بنشاند به زانو کودکانش را
بغل میگیرد اما یاری از بازو نمیگیرد
به دستی میکشد بر گیسوی طفلان خود شانه
به دست دیگر اما موج را از مو نمیگیرد
مرا در کوچه میبینند و میگویند حیدر نیست
علی حتی بیافتد دست بر زانو نمیگیرد
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
.
.
#دوبیتی
#فضائل #امیرالمؤمنین
زهد او از همه ی خلق جهان بیشتر است
با محمد، علی از هر نظری خویش تر است
همه دارند به دنبال خدا می گردند
هر که همراه علی شد دو قدم پیش تر است
#محمدحسین_ملکیان✍
.
.
#برائتی
باور نمی کنم که دلیلش حماقت است
بدگویی از علی به خدا از حسادت است
حیف از علی که با کَس و ناکَس قیاس شد
آخر میان آتش و دریا چه نسبت است؟
این که علی میان اُحُد، مانْد، یک تَـنه
این که فرار کرد فلانی روایت است
مولای ما فرار نمی کرد وقت جنگ
غیر از شجاعت آنچه علی داشت، غیرت است
این که یگانه فاتح خیبرشکن علی ست
معیارِ زور نیست که، حرف از لیاقت است
این که به زورِ آتش و تیغ و طناب هم
بیعت نکرده است، همین هم فضیلت است
او را که هست تَحتِ کِسای پیامبر
دیگر چه حاجتی به ردای خِلافت است؟
جز بین دست های یداللهی علی
هرجا که رفته حُکمِ خِلافت، خیانت است
از احمد بن حَنبل در مُسند آمدست
فَضل علی زیادتر از فَضل امت است
ابن ابی الحدید نوشته ست این علی
از هر طرف که مینگرم دور از آفت است
قول بخاری است، به اقرار او علی
مُشرف ترین خلق خدا بر قضاوت است
بر هر که جز علی بدهند این صفات را
کذب است، سرقت است، دروغ است، غارت است
فهمیدنِ بزرگی مولایِ ما علی
بعضی اگر کتاب بخوانند، راحت است
بی عرضه است هر که به دور علی نگشت
آری که شرط لازم حج، استطاعت است
یک لحظه هم جدا نشده از پیامبر
آری خداگواه علی اهل وحدت است
آن عده که معاویه باشد امیرشان
عریان فرار کردنشان هم مهارت است
فرقی بزرگ بین علی و معاویه ست
فرقی که در دو واژه ی مرگ و شهادت است
فرزند ارث از پدرش می برد، علی
ارثی به جا گذاشت که نامش ولایت است
آری یزید کیست؟ سیاهی مطلق است
اما حسین کیست؟ چراغ هدایت است
چیزی که مانده از علی اسلام ناب اوست
چیزی که از معاویه مانده ست بدعت است
نگذاشت شیعه پا به روی سنت الرسول
با این حساب شیعه فقط اهل سنت است
حشر مخالفان علی با معاویه
تا هست این دعا چه نیازی به لعنت است؟
#محمدحسین_ملکیان✍
#مدح_امیرالمؤمنین
.
.
#نیمه_شعبان
#امام_زمان_عجل_الله
#ولادت #مدح_و_منقبت
#محمدحسین_ملکیان
کرامت پیشهای بی مِثل و بیمانند میآید
که باران تا ابد پشت سرش یک بند میآید
کسیکهنسل او را میشناسد، خوب میداند
که او تنها نه با شمشیر، با لبخند میآید
همانتیغی کهبرقشمیشکافدقلبظلمت را
همان دستی که ما را میدهد پیوند میآید
همه تقویمها را گشتهام، میلادی و هجری
نمیداند کسی او چندِ چندِ چند میآید
جهان میایستد با هرچه دارد روبروی او
زمان میایستد، بوی خوش اسفند میآید
ولی الله، عین الله، سیف الله، نورالله
علی را گرچه بعضی بر نمیتابند، میآید
بله! آن آیتاللهی که بعضیخشکمذهبها
برای بیعت با او نمیآیند، میآید
برای یک سلام ساده تمرین کردهام عمری
ولی میدانم آخر هم زبانم بند میآید
به درمیگویم اینرا تاکهشایدبشنود دیوار
به پهلوی کبود مادرم سوگند... میآید
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
.
.
#حضرت_ابوالفضل علیهالسلام
#مرثیه
#محمدحسین_ملکیان✍
چقدر ریخته هر گوشهوکنار ، غم اینجا
نشسته روی دو زانو امام هر قدم اینجا
ندا رسید کهباز این چهشورشاست در عالم
خبر رسید به آلعلی شده ستم اینجا
درست پای همین نخل راست قامت رعنا
امام بر سر نعشکسی شدهست خم اینجا
همانکه برلب اینرود،شسته از تنخود دست
نخورده یککفدست آب اگرچه دستکم اینجا
سرشهنوزبهاینسمتماندهاینسویمیدان
اگر غلط نکنم خورده بر زمین علم اینجا
نمانده فاصلهای در میان این دو برادر
اگرچه یکحرم آنجا، اگرچه یکحرم اینجا
چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است دوباره
که باز سینه زنان محتشم گرفته دم اینجا
عزای اشرف اولاد آدم است دریغا
همیشه قصهٔ ما ختم میشود به همینجا
اگر که فرشچیان طرح خود کند تن او را
هزار مرتبه بایست بشکند قلم این جا
که بند آمده در وصف بند بند تن او
زبان قاصر ترکیب بند محتشم این جا
«اللّهُمَّ عَجِّل لوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
#تاسوعا
#شب_نهم_محرم
.
.
بهمناسبت #صلح_امام_حسن
صلح وقتی به معنی صلح است
که پذیرنده سنگری دارد
و اگر صلح را قبول نکرد
پشت گرمی به لشگری دارد
و اگر پرچم سفید نداشت
یا به یاران خود امید نداشت
سر به زانوی غم اگر که گذاشت
دامن مهر مادری دارد
دامن مادری اگر که نداشت
چارهی دیگری اگر که نداشت
باز در اوج بی کسیهایش
سر در آغوش همسری دارد
سنگری نیست، لشگری هم نیست
چند وقتیست مادری هم نیست
پشت این مرد ظاهرا خالیست
نه … که در پشت خنجری دارد
همه درها به روی او بسته
همه درها به روی او بسته
همه درها به روی او … اما
همچنان رو به غم دری دارد
زنی آمد میان بیت نشست
کاسهی زهر را گرفت به دست
به خیالش که خانهی تاریخ
شیشههای مشجری دارد
هرچه گشتم میان باطل و حق
هیچ حرفی به غیر جنگ نبود
ای لغتنامهها قبول کنید
#صلح معنای دیگری دارد...!
✍ #محمدحسین_ملکیان
#امام_حسن
.
امام حسین ع
. بعضیا مپرسن چرا جبهه ی مقاومت، پاسخی به جنایت انجام شده در بیمارستان نمیدهند... جنگ ترکیبی یه معن
.
#انتقام_سخت
دراین دنیای ظالم پرور ومظلوم کش شادم
که در بحر غمم اما، امید ساحلی دارم
--
#طوفان_الاقصی
................
.
قدرت خون #شهدا
گرد و خاکی کردی و بنشین که طوفان را ببینی
وقت آن شد قدرت خون شهیدان را ببینی
میرود تابوت روی دست مردم، چشم وا کن
تا که با چشم خودت فرش سلیمان را ببینی
پاشو از پای قمارت! روی دور باخت هستی
پاشو! باید آخرین اخبار تهران را ببینی
گوش کن! این بار حرف از مرگ شیطان بزرگ است
رو به خود آیینهای بگذار شیطان را ببینی
خواب را دیگر حرام خود کن از امشب که باید
باز هم کابوس موشکهای ایران را ببینی
رازها در ذکر بسم الله الرحمن الرحیم است
وعدهها داده خدا، باید که قرآن را ببینی
قول دادیم انتقامی سخت میگیریم، بنشین
تا که فرق قول کافر با مسلمان را ببینی
#محمدحسین_ملکیان ✍
🏷 #انتقام_سخت🇮🇷
.
.
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#مدح_و_منقبت
#احراق_البیت #فاطمیه
#محمدحسین_ملکیان✍
برای خواندن اول یاد میگیرند الفبا را
الفبا یافتم در متن قرآن نام زهرا را
خدا از خلق عالم بیت زهرا بود مقصودش
بنا کرد از اضافات همان گِل، کهکشانها را
ستون خانه را تا عرش بالا برد و نادانها
بنا کردند پای آن بنا، دیوار حاشا را
چه میفهمد کسی این در برای شخص پیغمبر
تداعی میکند دروازۀ عرش معلا را
اگر توحیدشان را با حضور قلب میخواندند
نمیانداختند امروز پشت گوش «اَسری» را
اگر یکبار میخواندند کوثر را چه میدیدند؟
مقام حضرت زهرا سلاماللهعلیها را
اگر روی لب گلدسته حرفی جز علی باشد
به مسجد میدهم ترجیح، معبد را، کلیسا را
چهمیبینمخدا! وا شد به جایی پای بعضیها
که بیرخصت محمد هم به آن نگذاشته پا را
دری را با لگد وا میکنند اکنون که جبرائیل
بر ایوانش نوشته آیۀ «اِنّا فَتَحنا» را
دری را با لگد وا میکنند اکنون که میکائیل
از آن در میبرد هر روز و هر شب رزق دنیا را
دری را با لگد وا میکنند اکنون که عزرائیل
بر آن با نیت قربت کشیده بال و پرها را
اگر در بشکند شاید بفهمند اهل این کوچه
که در یک تُنگ جا دادهست پیغمبر دو دریا را
اگر بیرون بیاید از غلاف صبرِ حیدر، تیغ
حریفی نیست بین جمعیت این مرد تنها را
ولی مولاشدن تنها بهتیغ و زورِ بازو نیست
خدا این بار میخواهد بسنجد صبر مولا را
نگردید ایجماعت! قبر زهرا را نمییابید!
علی تنها درون سینه جا میداد غمها را
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
.
.
🌷 روضههای زیبای فاطمی
در غزل امروز
کنار خانه ی لا ترفعوا أصواتکم یا رب!
دلیل این همه بلوا و غوغا را نمی دانم
#مهدی_جهاندار
گلی که عالم از او تازه بود، پرپر شد
یگانه کوکب باغ وجود، پرپر شد
شب شهادت زهرا علی به خود میگفت:
گل محمدی من چه زود پرپر شد!...
#زکریا_اخلاقی
کنار فضّه صمیمانه کار میکردی
به کار کردن خود افتخار میکردی
چقدر خانه مرتّب شد آن شب آخر
اگر مریض نبودی چکار میکردی؟...
#عاطفه_جوشقانیان
میرود از آن سرِ دنیا خبر میآورد
شعر در وصف تو باشد، بال در میآورد
پرسشم تلخ است و پاسخ تلختر؛ این روزگار،
کی برای چیدن یاسی تبر میآورد؟...
#مجتبی_حاذق
خواستم یاری کنم اما در آن غوغا نشد...
اینقدر گویم که زهرا دیگر آن زهرا نشد...
#قاسم_صرافان
سپهر سینهات از غم ستارهباران بود
به یادگاری گلمیخِ در نیاز نداشت
حریر دست تو مجروح بود از دستاس
به تازیانهی بیدادگر نیاز نداشت...
#محمدجواد_غفورزاده
حیف از گلی که خانهنشینی نصیب اوست
حیف از گلی که پرپر از این خانه میرود
دیدی چه زود گرد یتیمی به دل نشست
دیدی چه زود مادر از این خانه میرود...
#مهدی_مردانی
کسی در سنّ هجدهسالگی پهلو نمیگیرد
کسی در خانهاش از مَحرم خود رو نمیگیرد
جوان وقت نشستن از کسی یاری نمیخواهد
و تا برخاست از جا، دست بر زانو نمیگیرد...
#محمدحسین_ملکیان
در آن شبی که به خاکش سپرد مولا، گفت:
چـه خـوب بـود که فردا نبود و زهرا بود
چه خوب بود که هستی نبود و فاطمه بود
چه خوب بود که دنیا نبود و زهرا بود
چـه خـوب بود اگر سایهی غریب علی
به خاکِ فاطمه اینجا نبود و زهرا بود!...
#محمدسعید_میرزایی
من که میدانم برایت راه رفتن مشکل است
باشد اصلا دست بر زانو بگیر اما بمان
چهره میپوشانی از من، گرچه دلخونم ولی
جان حیدر! هر شب از من رو بگیر اما بمان...
#محسن_ناصحی
جرعهجرعه غم چشید و ذرهذره آب شد
آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد
بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشاند
باب را آتش کشید، آتش کشیدن باب شد...
#مرضیه_نعیم_امینی✍
#فاطمیه
.
Shab1Fatemieh2-1402[02].mp3
3.56M
▪️کسی در سن هجده سالگی پهلو نمیگیرد
#روضه_حضرت_زهرا
🎙بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 #فاطمیه_دوم۱۴۰۲
کسی در سن هجده سالگی پهلو نمیگیرد
کسی در خانه اش از مَحرَم خود رو نمیگیرد
جوان وقت نشستن از کسی یاری نمیخواهد
و تا برخواست از جا دست بر زانو نمیگیرد
ولی زهرای من این روز ها یک دست بر پهلو
و دست دیگرش را هم به روی گونه میگیرد
نمیبینم که بنشاند به زانو کودکانش را
بغل میگیرد اما یاری از بازو نمیگیرد
به دستی میکِشد بر گیسوی طفلان خود شانه
به دست دیگر اما موج را از مو نمیگیرد
شاعر: #محمدحسین_ملکیان✍
.
#روز_مادر
چیزی نمانده خاطرم از نان مادرم
چیزی بهغیر تاول دستان مادرم
تنها اتاق خلوت رؤیای کودکی...
شاهانه بود چادر ارزان مادرم
قایم که میشدیم، کسی کارمان نداشت
در چادر گرفته بهدندان مادرم
وقتی که از زمین و زمان خسته میشدیم
سر میگذاشتیم به دامان مادرم
اقساط ماهیانهی بابای کارگر
کم بود در مقابل ایمان مادرم
غیر از دعا به حال من و خواهران من
چیزی نبود در تب و هذیان مادرم
یادش بهخیر... شانه به موهام میکشید
قربان گیسوان پریشان مادرم
یک سفرهی پُراَز برکت پهن کردهام
با پول تانخوردهی قرآن مادرم
هرگز قسم به جان عزیزش نخوردهام
دلتنگ مادرم شدهام... جان مادرم
کو شانهای که سر بگذارم بهروی آن
حالا که آمدهست سر شانه مادرم
از روزگار درس فراوان گرفتهام
اما هنوز طفل دبستان مادرم
وقتی که از زمین و زمان خسته میشدیم
سر میگذاشتیم به دامان مادرم
#محمدحسین_ملکیان ✍
.
.
#انتقام_سخت
پا بر دم این شیر گذارد هرکس
ناگاه شود قطع بر او راه نفس
هرکس که طمع کند به ایران عزیز
سورپرایز شود در دل صحرای طبس
✍️فرشته پناهی
............
.
خدا این بار میخواهد سپاهش خار و خس باشد
برای خواری دشمن همین بایست بس باشد
خدا اهل ستم را بر زمین گرم خواهد زد
و شاید از زمین گرم منظورش طبس باشد
طبس را شهر بیدیوار میپنداشتید اما
گمان هرگز نمیبردید مانند قفس باشد
#طبس با خاکریز جبهه یکسان است تا وقتی
که ما را دشمنی همچون شما در پیش و پس باشد
غم این خاک بالین شما را سخت میگیرد
غمش حتی اگر اندازۀ بال مگس باشد..
برای جبهه دلتنگیم و میجنگیم و میجنگیم
و میجنگیم و میجنگیم تا وقتی نفس باشد
#محمدحسین_ملکیان
#طوفان_طبس
.
.
#امام_زمان
🔹انّا فَتَحنا🔹
وقتی مساجد تشنۀ یک ختم قرآنند
در گیر و داری که خیابانها چراغانند
وقتی برای بستۀ درها کلیدی نیست
وقتی تمام قفلها سر در گریبانند
میآیی و «اِنّا فَتَحنا» روی لب داری
یعنی برایت کارهای سخت آسانند
اربابها و خوابهای بر پر قوشان
از چند شب قبل از ظهور تو پریشانند
احوالشان آن لحظه باید دیدنی باشد
وقتی مُعبّرها تو را «منصور» میخوانند
میآیی و یک عده بر خود سخت میلرزند
میآیی و یک عده قَدرت را نمیدانند
من در خیابانهایمان گَز میکنم نذرت!
وقتی تمام چشمها دنبال مهمانند
#محمدحسین_ملکیان✍
#نیمه_شعبان
.
.
#شهدا
پرواز خون کردند یاران شهیدم
پروازشان را در حریم عرش دیدم
آنان که تا عرش شهادت می رسیدند
معراج خود را دیده و پر می کشیدند
پروازِ در خون از زمین تا عرش اعلاست
زیباترین حالات انسانها همین جاست
آن کس که شد آئينه دار صبح روشن
پیراهن سرخ شهادت کرده بر تن
دیشب گلاب از باغ جان آورده بودند
بهرِ ملائک میهمان آورده بودند
هفت آسمان با هفت یاسِ بی قراری
می کرد از گلهای خود آئينه داری
بنگر میان باغِ گلها زاهدی را
بردند در اوج تمنّا زاهدی را
پیچیده بود از پیکرش عطر نسیمی
پرپر شده در راه دین حاجی رحیمی
افتاده بود آنجا شقایق فانی عشق
جسم امان الهی آن قربانی عشق
نور جلالت داشت در خود بی نهایت
مهدی ز نسل سبز گلهای ولایت
محسن که حُسنَش آسمان را در نوردید
بر گِرد شمع عاشقی پروانه گردید
دیدند لبریز از افق باغ علی را
در شام اندوه علی ، داغ علی را
جایی که گلگون تر ز خون روی چمن بود
سَیِّد علیِ صالحی خونین بدن بود
#حاج_محمود_تاری✍
...........
#شهدا
تقدیم به سردار
#شهید_محمدرضا_زاهدی
و همراهان ایشان
که در حملهٔ رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند.
#شعرخوب_بههم_هدیه_دهیم
سینهها با سوختن، ارزندهتر خواهند شد
شمعها در عمق شب، تابندهتر خواهند شد
امتیاز ماست مُردن! میکُشند و غافلاند
دم به دم با مرگِ ما، بازندهتر خواهند شد
سنگ اگر همصحبت آیینههای ما شود
ما زبانهامان از این بُرّندهتر خواهند شد
چون جواب صخره تکراریاست، پرسشهای موج،
بعد از این، از صخرهها کوبندهتر خواهند شد
چشمهایی که پیِ میراث ما افتادهاند
منتظر باشند، در آینده، تر خواهند شد!
اهل دنیا را خیال مرگ حتی میکُشد
عاشقان با مرگ اما زندهتر خواهند شد
ای شهادت! دست خونین بر سر و رومان بکش!
تحفهها، تزیین شده، زیبندهتر خواهند شد
رزق اگر باشد شهادت، شام با تهران یکیاست
بیتفاوتها فقط شرمندهتر خواهند شد!
#محمدحسین_ملکیان✍
#غزل_تبیینی
#جهاد_تبیین
............
میگفت سحره ی فرعون آمده بودن تا در چشم مردم جلوه ای کاذب کنند. اما خدا اراده کرد و چوب دستی حضرت موسی، جلوات خدا رو جلوگر کرد ،لذا سحره مجذوب شدن این جلوه خدایی شدند و گفتند حتی اگر کشته شویم، از اعتقاد به خدای موسی دست بر نمیداریم. شهدا هم این جلوه را دیده اند لذا فردای قیامت بعد از عبور از مواقف قیامت، از بهشتی ها کسی آرزو نمی کنه که به دنیا برگرده، ولی شهدا این درخواست رو میکنند تا دوباره این لذت را بچشند.
.استکبار هم میخواهد مثل سِحرِ سحره ی فرعون، با دروغ پردازی نگاه مردم را تغییر دهند، ولی خدا با شهادت انسانهایی شاهد و پاک، سحر آنها را باطل میکند.
.
#شب_جمعه
تنت خورشیدِ دشت کربلا بود
نه غسل و نه کفن، در خون رها بود
بگو ای زینت دوش پیمبر
کجا شایستۀ تو بوریا بود؟
#امام_حسین
#یوسف_رحیمی ✍
............
#امام_حسین
#مناجات #بصیرتی
🔸توصیف کودکی🔸
از آن نخست که در گوش من اذان دادند
خدای عزوجل را به من نشان دادند
کشید بر سر من پیر باخدایی دست
و بعد خواند به گوشم:《خدا بزرگتر است》
قرار یافت دل بی قرار من ناگاه
به ذکر اشهد ان لا اله الا الله
زبان نداشتم و او شهادتینم داد
به گریه افتادم، تربت حسینم داد
اگر هنوز محرم سیاه میپوشم
به جای لالایی، روضه بوده در گوشم
به اشکِ روضه مرا شیر داده مادر من
حسین بوده از اول پناه آخر من
به شیرخوارگیام، اصغر حسینم کرد
از آن نخست، فدای سر حسینم کرد
جوان شدم، گرهی هرکجا به کارم خورد
پدر مرا به علی اکبر حسین سپرد
🔸توصیههای پدر🔸
وصیت پدرم را هنوز یادم هست
چقدر بر دلم آن حرف های ساده نشست:
" به جز حسین مبادا مُرید غیر شوی
الهی ای پسرم عاقبت به خیر شوی
نبند امید به هر بخششی و هر بذلی
نترس از افتادن، بیمهی ابالفضلی
همیشه ای پسرم خالی از تکبر باش
اگر که دست تو بالای دست شد، حُر باش"
به من کرامت این خاندان که شد معلوم
بریدم از همه دل، غیر چارده معصوم
🔸صحبت با همهیئتی🔸
تو هم شبیه من... آری، تو هم شبیه منی
نمیتوانی از این خانواده دل بکنی
به عشق، خورده گره فصل فصلِ زندگیات
جوانی اکبری و اصغر است بچگیات
تو هم برای امام زمانِ خود، یاری
تو هم به روی لب احلی من العسل داری
من و تو تحت لوای حسین، ما شدهایم
درون خیمهی او با هم آشنا شدهایم
من و تو جبههی مظلومِ مقتدر هستیم
من و تو هرچه که هستیم، عهد نشکستیم
معلم من و تو از ازل خدا بوده
و درس اول ما عین و لام و یا بوده
به عشق آل کسا نور در بغل داریم
برای هر مشکل، پنج راه حل داریم
من و تو مکتبمان تا همیشه عاشوراست
ببین، به بام فلک، پرچم مقدس ماست
قیام سرخ حسینی ببین و درس بگیر
درخت باش، خزان هم شد ایستاده بمیر
هنوز خیمهی آل یزید پابرجاست
حسینیان! علم امروز روی دوش شماست
نمیرسد به محبان اهل بیت، زیان
خداست یاور ما، کلُّ مَنْ عَلیها فَان
✍ #محمدحسین_ملکیان
.
.
#امام_زمان
ای منتظران، گنج نهان میآید...
آرامش جان عاشقان میآید...
بر بام سحر طلایه داران ظهور...
گفتند که صاحب الزمان میآید...
...............
.
#امام_زمان
#مناجات
سلام فلسفۀ چشمهای بارانی!
سلام آبروی سجدههای طولانی..
بیا که ما همه چشم از گناه میپوشیم
چرا تو این همه از خلق رو بپوشانی؟
چقدر موقع قحطی صدا زدیم تو را
و یادی از تو نکردیم در فراوانی
قرار بود بسازیم خانۀ دل را
چه شد که ساخته شد خانههای اعیانی؟
چه عهدها که پس از هر دعای عهد، شکست
چه ندبهها که نشد موجب پشیمانی
اضافه شد به غم تو چقدر سال به سال
و ما چقدر گرفتیم بیتو مهمانی..
چقدر در پی ما گشتهای چراغ به دست
میان همهمۀ کوچۀ چراغانی
نه روضههای محرم تو را تسلا داد
نه شاد کرد تو را جشنهای شعبانی
خودت بیا بنشین و بخوان و اشک بریز
خودت خطیب، خودت مستمع، خودت بانی
بخوان که روضه از آن حنجره شنیدنی است
به لهجۀ عربی، با زبان قرآنی..
بگو چگونه به هنگام آب نوشیدن
همیشه میرسی از تشنگی به حیرانی
فدای سرخی چشم سیاه تو که هنوز
درون گودی مقتل نماز میخوانی..
#محمدحسین_ملکیان ✍
.
.
#شهید_جمهور
سینه ها با سوختن، ارزنده تر خواهند شد
شمع ها در عمق شب، تابنده تر خواهند شد
امتیاز ماست مُردن! می کُشند و غافلند
دم به دم با مرگِ ما بازنده تر خواهند شد
سنگ اگر هم صحبت آیینه های ما شود
ما زبان هامان از این بُرّنده تر خواهند شد
چونجواب صخره تکراری ست، پرسش های موج
بعد از این از صخره ها کوبنده تر خواهند شد
چشم هایی که پی میراث ما افتاده اند
منتظر باشند! در آینده، تر خواهند شد!
اهل دنیا را خیال مرگ حتی می کُشد
عاشقان با مرگ اما زنده تر خواهند شد
ای شهادت! دست خونین بر سر و رومان بکش!
تحفه ها، تزیین شده، زیبنده تر خواهند شد
رزق اگر باشد شهادت، شام با تهران یکی ست
《بی تفاوت ها》 فقط شرمنده تر خواهند شد!
#شهدا
#محمدحسین_ملکیان
.
امام حسین ع
. بعضیا چرا خوابن...! اگه قرار بود امام زمان فقط با گریه ،بیان که در طول این سالها در اثر ظلمِ ظالما
.
#امام_زمان
موعود خدا، مرد خطر میخواهد
آری سفر عشق، جگر میخواهد
ای جامعهی میلیونی عصر ظهور!
او سیصد و سیزده نفر میخواهد!
#محمدحسین_ملکیان ✍
.
.
#روز_مباهله
#غزل #مباهله
گواهی میدهد انجیل هم آیات قرآن را
نمیفهمم تقلای مسیحیهای نجران را
محمد، اهلبیتش را به همراه خودش آورد
که رو در رو ببینند اهل نجران، اهل ایمان را
کسانی را به همراه خودش آورد پیغمبر
که بر هم میزند یک ذکرشان رؤیای شیطان را..
چه در این خاندان میدید آیا اسقف نجران؟
که وقتی دیدشان از دور، خالی کرد میدان را
هر آنکس شک به حقانیت این پنج تن دارد
بخواند آیهای از آیههای «آل عمران» را
#محمدحسین_ملکیان✍
.
.
#رجز
شیرها چون بر نمی تابند بر خود ننگ را
می خرند آنها به جان خود تنور جنگ را
عنکبوتی در میان تار گیر افتاده است
میکشد بر صورتش از وحشت او هی چنگ را
گاه روباه است و گاهی افعی است و گاه گرگ
در لغت نامه چه مینامند این صد رنگ را؟
حزب شیطان است پیش روی حزب الله پس
نیست خواهد کرد ایمان لشگر نیرنگ را
تا قیامت زنده خواهد ماند نصرالله آه
سیّدی که هیبتش می کند از جا سنگ را
#مقاومت_اسلامی
#سید_حسن_نصرالله
#عباس_گودرزی ✍
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
..................
اگر جگر دارید...
بریده باد دو دستی که بر تبر دارید
چه غیر مرگ درختان مگر ثمر دارید؟
شبی که سرو سهیمان به خاک و خون غلطید
به زمهریر رسیدید، خود خبر دارید
مگر نه چیدن یک غنچه نیز تاوان داشت؟
چگونه فکر فرار از خطر به سر دارید؟
هرآنچه لاله که پرپر شدهست پای شماست
که دست و دامنی از خون باغ تر دارید
به تار پاره چنان عنکبوت تکیه زدید
چه ابلهانه در این خانه کَرّ و فَرّ دارید
به داس خشم بچینیم هرزهدستان را
دوباره شاخه برآرید اگر جگر دارید
بگو که مرکب چوبین بیاورند از پی
که باید از دل میدان جنازه بردارید..
قرار ما و شما صبح جمعهای روشن
و اندک است مجالی که تا سحر دارید
✍🏻 #محمدرضا_وحیدزاده
🏷 #وعده_صادق۲ 🇮🇷
................
#مقاومت_اسلامی
#سید_حسن_نصرالله
زدند و کشتند و خم به ابروی سازمان ملل نیامد
صدا زدیم و به یاری ما کسی به غیر از اجل نیامد
زدند و کشتند و فکر کردند قهرمان نبرد هستند
پناهگاه است خانه هاشان! خیال کردند مرد هستند
سکوت کردیم تا صدای سکوت را بشنوند الان
که بعد کر می شوند از آواز فوج سجیل های ایران
سکوت کردیم تا ببینیم مرد میدان به غیر ما کیست
سکوت کردیم تا ببینند مرد در خانه هایشان نیست
سکوت کردیم و فکر کردند علتش ترس بوده شاید
سکوت کردیم تا صدای کسی ببینیم در میاید؟
سکوت طعم عقب نشینی نمی دهد! کارشان تمام است
سکوت دیوانه می کند این سکوت بخشی از انتقام است
به جنگ با شیعه باز آل یهود آورده لشگرش را
مگر که از یاد برده باشند قصه ی خیبر و درش را
علی به میدان بیاید این بار کارشان را تمام کرده
علی اگر یاعلی بگوید تمام عالم قیام کرده
علی نه اهل فرار بوده نه در نبردی شکست خورده
اسد...یدالله...این لقب ها به نام او از الست خورده
علی اگر از غلاف بیرون بیاورد ذوالفقار خود را
به قبرکن ها بگو ببندند در تلاویو بار خود را
■
علم زمین خورده! خیمه گاه حسین برپاست ای برادر
شهید شد موج، پشت این موج ها به دریاست ای برادر
نترس! سوگند خورده قرآن که نصرت از آنِ مومنان است
یهود پشتش به هر که گرم است پشت ما صاحب الزمان است
به لرز دست نتانیاهو نگاه کن جان به تن ندارد
به ته رسیده یهود با پرچمی که دیگر وطن ندارد
■
ولی به سید حسن خلایق چقدر تهمت زدند! دیدی؟
چقدر گفتند رفته تهران! فرار کرده! تو هم شنیدی؟
میان میدان جنگ باشی و با ترور، بی کفن بمیری
مقاومت معنی اش پس این شد: حسین باشی، حسن بمیری!
نصرمن الله و فتح قریب
#محمدحسین_ملکیان✍
.
.
#مدح_امیرالمؤمنین
#امیرالمؤمنین
بی روی علی شعر من آرایه ندارد
بی اذن علی، نطق، درونمایه ندارد
بی نام علی قرآن یک آیه ندارد
بی حب علی دین بخدا پایه ندارد
عمری پدرم گفت که فرزند خلف باش
یعنی که فقط بندهی سلطان نجف باش
یاسین رخ و رحمان دل و توحید مقام است
با حکم غدیر آمده، پس کار تمام است
"سلطان جهانش به چنین روز غلام است"
ذکر لب مولا صلوات است و سلام است
هم شأن علی کیست؟ اگر هست بیاید!
بالاتر از این دست محال است بیاید
هم جاذبه هم دافعه دارد، به تعادل
توصیفگر روی گل او شده بلبل
نقل است که شاعر شده حافظ به توسل
"لاحول و لاقوه الا بتغزل"
ایجاز رباعی ست، بلندای قصیدهست
از دفتر اشعار خدا، بیت گزیدهست
خورشید شده آینه گردان جمالش
خوردند ملائک همگی غبطه به حالش
گشتم، به خدا نیست کسی مثل و مثالش
میراث محمد، صلواتیست که آلش
کس نیست به جز فاطمه و حیدر و اولاد
با آل علی هرکه در افتاد بر افتاد
تاریخ عرب، فاتح خیبرشکناش خواند
"او" بود که پیغمبر اسلام، "من"اش خواند
صدآیهی نازل نشده از دهنش خواند
استاد سخن، فاطمه، صاحب سخناش خواند
کو آنکه قدم جای قدومش بگذارد
جز او احدی خطبهی بی نقطه ندارد
بردهست خدا نام از او داخل انجیل
موسی به لبش نادعلی داشت لب نیل
دادهست به فرمان علی گوش، ابابیل
پیغامبری را علی آموخت به جبریل
اینها همگی هیچ، بگو معجزهاش چیست
اعجاز علی اینکه کسی مثل علی نیست
عدل علوی دست عقیل است در آتش
گیرم بزند دشمن او پشت در آتش
لطفش به گنهکار چون آبیست بر آتش
شاعر! نزند دست بر این شعر تر، آتش
در آتش سوزنده و بی سایهی محشر
بر چادر زهرا متوسل شو و بگذر
عشق علی و فاطمه تکرار ندارد
جز فاطمه عالم گل بی خار ندارد
جز با در این خانه، گدا کار ندارد
این خانه دری دارد و دیوار ندارد
در کوچهی باریک علی آه...چه ها شد
هر بار گدا حاجتی آورد، روا شد
#محمدحسین_ملکیان ✍
.................
.
#غزل
#حَضرَتِپِدَر
قسم به اشهد ان لا اله الا هو
علی است نقطه ی پرگار خلق تودرتو
به وقت خلقِ علی حق حجاب خود برداشت
به آینه نظری کرد خدای رو در رو
و ناگهان متحیر شد از جمال علی
کشید نقش جهان را به تاب آن گیسو
تمام خلق به لب یا علی علی دارند
هنوز هم بزند باد نعره ی هو هو
علی است خضر خلائق کمال در یَدِ او
نبی، رسول و ملک محضرش زند زانو
علی زمین و زمان را به چنگ خود دارد
برای فاطمه اما زمین زند جارو
شهی که نان و نمک قوت غالبش باشد
مثال او که به مسکین کند مدارا کو!؟؟
#سیدامیرحسینهمراه
.
#مدح_حضرت_معصومه
#سلام_الله_علیها
هر که رو انداخت، خاطرجمع زائر می شود
قبل زائر کوله بار راه، حاضر می شود
هرچه تاجر هست در عالم، گدای فاطمه ست
هر که در کویش گدایی کرد، تاجر می شود
خوش به حال خانه ی خشتی نزدیک حرم
آخرش یک تکه از صحن مجاور می شود
دل سپردن ساده اما دل بریدن مشکل است
هر کسی یکبار آمد قم، مهاجر می شود
شیخ می یابد مفاتیح الجنان را پشت در
شاطر عباس قمی در صحن شاعر می شود
از زبان شعر بالاتر در عالم هست؟ نیست
در حرم حتی زبان شعر، قاصر می شود
پای حکم مادح معصومه امضای رضاست
اینچنین یک روضه خوان ساده، ذاکر می شود
رو به قم هر بار در مشهد سلامی می دهم
خادم باب الرضا با من مسافر می شود
دست را بر سینه ات بگذار و چشمت را ببند
رو به رویت گنبد و گلدسته ظاهر می شود
%%%%%%%
ماه قم! دست خیال ما و دامان شما
میزبان هستید و ما هستیم مهمان شما
غصه ی دنیا شده سوهان روح و در عوض
کام شیرین می کند عمری ست سوهان شما
عشق را در روز روشن عده ای گم کرده اند
من که آن را یافتم کنج شبستان شما
رو سیاهم! با چه رویی بین مردم جا شوم
در دل آیینه ی شفاف ایوان شما؟
مرجع تقلید کل مرجع تقلیدهاست
زایری که دست بر سینه ست حیران شما
گرچه می گویند باید از کریمان کم نخواست
آن چه می خواهم کف دستی ست از نان شما
بس که اینجا آمدم با دست خالی، تازگی
جیب هایم را نمی گردد نگهبان شما
بس که هیچم، روزی ام حج فقیران هم نشد
عید قربان می روم هر سال قربان شما
آب قم شور است شاید ما به ظاهر زایران
بارها حرمت شکستیم از نمکدان شما
%%%%%
داغ اگر در سینه ی من یک نفر باشد که نیست
باید از دریای لطفت بیشتر باشد، که نیست
غیر درد دل نیاوردم به همراه خودم
سعی کردم کوله بارم مختصر باشد، که نیست
خادم دربان به دست خالی ام شک کرده است
ترسم از بار گناهم با خبر باشد، که نیست
حتم دارم در ورودی راه می بندد به من
هر کس دیگر به جای تو اگر باشد که نیست
از ضریحت دست من کوتاه اگر باشد، که هست
کاش روی شانه هایم بال و پر باشد، که نیست
خوب در ایوان آیینه خودم را دیده ام
چشم من هم مثل مردم بلکه تر باشد که نیست
هیچ جا بهتر از اینجا نیست، باید بشکند
دل اگر مثل نمازم در سفر باشد که نیست
هر که آمد حاجت ایل و تبارش را گرفت
این حرم جای کسی که بی هنر باشد که نیست
مادرم این مرتبه قول شفا از من گرفت
آه... می ترسم دعایم بی اثر باشد، که نیست
می روم بعد از زیارت طبق عادت جمکران
تا دعایم دیدن آن یک نفر باشد که...هست
#محمدحسین_ملکیان
.
#روضه_حضرت_زهرا
منصوره و راضیّه و مرضیّه و زهرا
معصومه و نوریّه و صدّیقهی کبری
حنّانه و هانیّه و ریحانه و کوثر
انسیّه و حوریّه و انسیّة حَورا
اینها همگی فاطمه هستند، ولی نیست
محبوبیت فاطمه محدود به اینها
مادر که نَه! بالاتر از اُمُّ الحَسنِین است
دختر که نَه! بالاتر از آن، اُم اَبیها
فردوس برین، باغ بهشت است به صورت
فردوس برین خانهی زهراست به معنا
پیچیده در آن عطر «بِه» و «یاس» و «گَل سرخ»
بیرون زده از پنجرهاش شاخهی طوبی
روزی که بخندد همهی شهر بهاریست
آن شب که بگرید شب عالم شب یلدا
آن شب که بگرید همهی شهر بگریند
آن شب که بگرید ... چه میآید سر مولا؟!
از روی لب مادرمان فاطمه چندیست
لبخند فراری شده کاری بکن اَسما
کاری بکن اَسما که پریشان شده مادر
درد است سراپا و سکوت است سراسر
این هیزمِ تر چیست که در آتش آن سوخت
یک مرتبه هم مادر و هم دختر و همسر
«در» سوخت، ولی مانده به یادم که محمد
یک مرتبه بیاذن نشد وارد از این در
من خواب بدی دیدهام اَسما، چه بگویم؟!
دور کمرش شال عزا بست پیمبر
از عطر «بِه» و «یاس» و «گُل سرخ» در این شهر
خالیست مشام همه، کافور بیاور ...
شاعر: #محمدحسین_ملکیان ✍
.👇
.
#ولایت
#امامت
میهمان داشتم شبی که گذشت
نمک سفره مان محبت بود
تا سحر بحث و گفتگو کردیم
بحث درباره ی ولایت بود
وارد خطبه ی غدیر شدیم
بحث بالا گرفت روی "ولی"
من به معنای پیشوا دیدم
او به معنای دوستی علی
گفتم: اصلاً بیا مرور کنیم!
همه را جمع کرد پیغمبر
بعد هم آن همه جهاز شتر
روی هم ریختند و شد منبر
با علی رفت روی منبر و گفت:
"این علی است و من پیمبر دین
پس اگر دوستدار من هستید
با علی دوستی کنید!" همین؟!
■
خسته بودیم هر دو، از طرفی
آن همه بحث هم نتیجه نداد
میهمانم که راه دوری داشت
صبح، بعد از نماز، راه افتاد
صبر کردم، دوساعتی که گذشت
خواستم از میانه ی جاده
بازگردد به سمت من، گفتم:
اتفاق مهمی افتاده
هرچه اصرار کرد من گفتم
با تو یک صحبت مهم دارم
تا که برگشت گفت: جریان چیست؟
گفتم این است: "دوستت دارم"!
گفت با خشم: " از میانه ی راه
بازگرداندی ام برای همین؟!
نکند واقعا زده به سرت؟!"
گفتم: آرام! لحظه ای بنشین
خواستم این قرار بیهوده
به تو ثابت کند رسول الله
حاجیان را برای گفتن این
برنگرداند از میانه ی راه!
تازه گیرم که گفته پیغمبر
با علی دوستی کنید، ولی
برو تاریخ را بخوان و ببین
چه گذشته ست بعد او به علی!
این که بعدش چه شد نپرس از من
ماجرا جانگداز خواهد شد
سفره ی دل اگر که باز کنم
سفره ی روضه باز خواهد شد
حال دیگر برو برادرجان
راه دور است و جاده ناهموار
باز اگر آمدی علی آباد
قدمی هم به چشم ما بگذار
برو دست خدا به همراهت
راستی! قبر حضرت زهرا
بعد عمری هنوز هم مخفی ست
از بزرگان تان بپرس چرا ؟!
#محمدحسین_ملکیان ✍
.