. ( علیه السلام ) 🎤 تا کاظمینش با دلِ خون پر می کِشد از عشقت امشب مولای ما جان می سپارد با ناله ی « خلّصنی یا رب » بمیرم ، بمیرم آقای من حاجت روا شد بمیرم ، بمیرم در کُنج زندان کربلا شد می کوبم امشب ، بر سینه و سر بابَ الحوائج ، موسیَ بنِ جعفر در کُنج زندانی و ظالم میزد تو را سیلی شبانه هر روز روزه بودی اما افطاری ات شد تازیانه هر روز روزه بودی اما افطاری ات شد تازیانه واویلا ، واویلا دست تو در زنجیر بسته واویلا ، واویلا آقا چرا پایت شکسته ؟ قلب تو خون و جسم تو لاغر بابَ الحوائج ، موسیَ بنِ جعفر می کوبم امشب ، بر سینه و سر بابَ الحوائج ، موسیَ بنِ جعفر با آن که روز خوش ندیدی با این که حالت گشته مُضطر باقی ست جای شکرش اما جسم تو گلباران شد آخر واویلا ، واویلا جان داده ای قعر سیه چال واویلا ، واویلا داری کفن الحمدلله هفت تا کفن آوردند ، شیعیان هر کاری از دستشون بر می اومد برای حضرت کردند ، اما من بمیرم برای اون آقای بی کفن ، سه روز بدنش زیر آفتاب ... های های های ... اما بزار امشب یه چیزی بگم ، نوکرا گریه کنا ، بسم الله ، یادت باشه اگه کفنم می آوردن حسین کفن نمی شد ، آخه ، اینقدر بدن پاره پاره ، زین العابدین بدن رو تو حصیر گذاشت ، تو قبرگذاشت ، حالا می خواد صورت بابا رو روخاک بزاره ، یه وقت دیدن رگای بریده رو رواین خاکا گذاشت ... می کوبم امشب ، بر سینه و سر بابَ الحوائج ، موسیَ بنِ جعفر امام رضا ، ا امام رضا ... یا بابَ الحوائج ، موسیَ بنِ جعفر مرغ دل ، یک بام دارد دو هوا گه مدینه میرود ، گه کربلا حسین حسین حسین ... .👇