#شب_چهارم_محرم
📋 از خیمه می کنه نگاه به اون دوتا شبیه ماه
#زمزمه #طفلان_حضرت_زینب
#روضه_طفلان_حضرت_زینب (س)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از خیمه میکنه نگاه، به اون دوتا شبیه ماه
خدا رو میگیره گواه، که دل بُریده از نور دیده
قسم داده داداش و، به مادرش، به باباش
با دست خود پوشونده، کفن تنِ پسرهاش
به پیش چشمام، میون رفتناتون
زخم روی تَناتون، خندهی دشمناتون
اَبنای زینب، مستِ رهایی میشن
کرب و بلایی میشن، فدای دایی میشن
داداشِ من، فدا سرت، فدا علیِاکبرت
فدای بغض دخترت، دوتا پسرهام، تموم دنیام
توو خیمه مونده بودم، خجل ازت نباشم
کاشکی میشد خودم هم، توو کربلا فدا شم
واسه زخمِ من، مرهمی و طبیبی
خیلی خیلی غریبی، بی یار و بی حبیبی
برات بمیرم، چی به سرت آوردن
اشکم و درآوردن، انگشترت رو بُردن
📋 آب آورت رو می بری میدون
#روضه_امام_حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آب آورت رو میبری میدون
گل پسرت رو میبری میدون
ام وهب حالم و میدونه
کی خواهرت رو میبری میدون
خدا میدونه خوب میجنگم
شمشیر نشد با چوب میجنگم
میگن که دختر علی هستم
از صبح تا غروب میجنگم
فدای غصه خوردنت داداش
غریب گیر آوردنت داداش
برات بمیرم که ته گودال
به زور نیزه بردنت داداش
آخه اینا چی میخوان از جونت
فدای موهای پریشونت
هنوز که خیزرون نیاوردن
بگو چرا شکسته دندونت
فدای این نگاه مظلومت
از آب هم کردند محرومت
تو رو خدا نگو انا العطشان
با نیزه میزنن توو حلقومت
داره چه غوغایی بهپا میشه
دم غروبِ کربلا میشه
والشمر جالس علی صدره
داره سر از تنت جدا میشه