🌺
خدا رحمتت کند!
آقای حاج حسن بهاری، از دوستان نزدیک مرحوم حاج شیخ مصطفی خبازیان گوید:
حدود یک ماه قبل از فوت مرحوم خبازیان بود که شبی آن مرحوم به من زنگ زد که یک تاکسی بگیر بیا با هم به حرم حضرت رضا مشرف شویم. بنده یک تاکسی گرفتم و دنبال ایشان رفتم. وقتی مرحوم خبازیان داخل ماشین کنار من نشست، گفت: مطلبی به شما می گویم که تا زنده هستم به کسی نقل نکنی!
گفتم: چشم. فرمود: ذکری جهت تشرف به محضر حضرت بقیةالله الاعظم (عج) از آیة الله سید محمود مجتهد سیستانی گرفتم. البته ایشان استخاره کردند که ذکر را بدهند و خوب آمد. من هم چهل روز با آدابی که فرمودند ذکر را در منزلم واقع در کوی فرهنگ خواندم و دیروز روز چهلم بود.
کسی در منزل نبود و من در سرداب مشغول ذکر بودم. درب ورودی را بسته و اتفاقاً قفل کرده بودم که ناگهان دیدم دونفر، یک پیرمرد نورانی و یک جوان عرب وارد شده و سلام کردند.
به محض ورود، اوّل تمام اعضا و جوارحم خشک شد و از کار افتاد. با خود گفتم: درب که قفل است، پس این بزرگواران از کجا وارد شدند؟ و تازه متوجه شدم که زبانم از کار افتاده است و حتّی جهت احترام نتوانستم از جای خود برخیزم و به همان حالت که بر روی سجاده رو به قبله مشغول ذکر بودم، خشکم زده بود.
پیرمرد گفت: آقا، بقیةالله می باشند، جواب سلام را بده و من که زبانم از کار افتاده بود، مانند یک انسان گنگ و با اشاره سر به زحمت جواب دادم و از گوشه چشم، جلالت و عظمت حضرتش را نظاره گر بودم. نور از گریبان مبارکش تمام صورت را گرفته بود. پیرمرد گفت: آقا امام زمان می فرمایند: تو اَسوَد ما هستی، خدا رحمتت کند. و بعد از لحظه ای بلند شده و تشریف بردند.
تا به خودم آمدم و به درب خروجی مراجعه کردم، دیدم درب منزل قفل می باشد. تا اذان مغرب گریه کردم تا آنجا که مهر نمازم به گل مبدّل شد و با مهری دیگر نماز مغرب را خوانده با همان حال به منزل استادم آیة الله سید محمود مجتهد سیستانی رفتم.
داستان را برایشان نقل کردم و از ایشان پرسیدم اسود لقب کدام بزرگوار بوده است؟! ایشان فرمود: اسود، لقب مقداد است و شما نمره بیست از آقا امام زمان گرفته اید. استاد پرسید: امام زمان (عج) چیز دیگری نفرمودند؟!
گفتم: چرا. پیرمرد گفت که: آقا می فرمایند
خدا رحمتت کند.
تا این جمله را گفتم، استاد با دست محکم بر پای خود زدند و دیگر چیزی نفرمودند.
مرحوم خبازیان درتاریخ ۱۶ شعبان سال ۱۴۱۳قمری مطابق با سال ۱۳۷۱ شمسی هنگام بازگشت پس از مجالس نیمه شعبان شهر تهران عازم مشهد بود كه بر اثر سانحه هوائی و سقوط هواپیمای مسافربری به معبودش پیوست.
جناب سید جواد مجتهد سیستانی (پسر مرحوم آیة الله سیستانی) می گوید:
درگذشت و رحلت این مدافع ولایت علوی و سرباز راستین ولیّ عصر (عجّ) آنچنان در روح و جان مرحوم پدرم اثر گذاشت که برای مدتی هر شب به من می فرمودند: نفسم تنگ شده، من را بیرون ببر، با اینکه آن شبها، شبهای سرد زمستان بود. این غم آنچنان فشاری بر مرحوم والد وارد کرده بود که نفسشان تنگ می شد و از غصه فقدان این مدافع ولایت، به بیماری فشار خون نیز مبتلا شدند.
#داستان_و_عبرت
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#یا_كاشِفَ_الْكَرْبِ_عَنْ_وَجْهِ_الْحُسَیْنِ_اِكْشِفْ_كَرْبى_بِحَقِ_اَخْیكَ_الْحُسَیْنِ
🇮🇷🇵🇸🇮🇷🇵🇸🇮🇷🇵🇸
💠امتداد (کانال گلزار شهدا ملارد )💠
https://eitaa.com/joinchat/667156684Cb560225055
عضو شوید👆 و نشر دهید🔺