خلاصه ۸ از کتاب 🔹حضرت ابراهیم علیه السلام پس از اثبات عدم صلاحیّت ستارگان و ماه و خورشید برای پرستش و استدلال قوی و منطقی بر بطلان عقیده ستاره‌پرستان و ماه‌پرستان و خورشید پرستان، خدای شایسته پرستش را این گونه معرفی کرد: «إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِیفاً وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ»؛  من روی خود را به سوی کسی متوجّه کردم که آسمان‌ها و زمین را آفریده، در حالی که ایمان من خالص است و از مشرکان نیستم». 🔸ستاره و ماه و خورشید، که خود مخلوقند و محتاج، شایسته عبادت نیستند، بلکه عبادت و ستایش مخصوص ذات پاکی است که آفریننده ستارگان و ماه و خورشید، بلکه تمام آسمان‌ها و زمین، بلکه تمام جهان هستی است. آری، من خالصانه به پرستش چنین معبودی روی می‌آورم، و هرگز در سلک مشرکین وارد نمی‌شوم، هر چند اکثریّت جامعه باشند و قدرت و حکومت در اختیار آنان باشد. من به چنین خدایی تکیه می‌زنم و بر او توکّل می‌کنم، و از او استعانت می‌جویم، که شب و روز با من است، و هرگز افول و غروب ندارد. 🔹نتیجه این که حضرت ابراهیم علیه السلام با دست گذاشتن روی نقطه ضعف مشترک ماه‌پرستان و ستاره‌پرستان و آفتاب‌پرستان آنها را مقهور منطق قوی و متین خود ساخت، و به آنها ودیگران ثابت کرد که این اجرام آسمانی شایسته پرستش نیستند. 🔸نکته آموزنده حفظ آرامش و اجتناب از عصبانیّت هنگامی که با انسان‌های منحرف و فاسد یا کارهای ناهنجار و نامشروع مواجه می‌شویم، نباید کنترل خود را از دست بدهیم. اگر با شخص کافر، یا مرتد، یا بی اعتنا به مسائل دینی، یا بی‌حجاب، یا بدحجاب، یا روزه‌خوار، یا تارک الصلاة، یا منکر خمس و زکات، و مانند آنها برخورد کردیم، در عین حال که باید در درون وجود خود از انجام گناه ناراحت و منزجر شده و از آن برائت بجوییم، امّا هرگز نباید عصبانی شویم، بلکه با دلیل و منطق و اخلاق و ادب به فریضه نهی از منکر و ارشاد جاهل بپردازیم، چرا که از طریق عواطف و اخلاق، نتایج مطلوب‌تری حاصل می‌گردد و کمتر کسی یافت می‌شود که در مقابل برخورد خوب و اخلاق خوش و منطق صحیح، عکس العمل نامطلوب و ناهنجاری نشان دهد. ادامه دارد ...