#تاراج_تاریخ_و_تمدن
تاجری انگلیسی هر روز
#اشیا تاریخی مصر را بار شترها می کرد تا به کشتی برساند و به انگلیس ببرد
افسار شتر را هم مرد عربی می کشید و از این که تاریخش به تاراج می رفت ناراحت بود و مدام به زمزمه به تاجر انگلیسی فحش می داد ولی برای مزد هنگفتی که می گرفت، راهنمای کاروان هم بود
تاجر از مترجم خود پرسید مرد عرب چه میگوید؟
#مترجم گفت که به شما فحش می دهد و نفرین می کند. تاجر گفت این فحش و نفرین بر کارش هم خللی وارد می کند؟
گفت نه کارش را خوب انجام می دهد تاجر لبخندی زد و گفت پس بگذار هر چه میخواهد
#نفرین کند چند نفرین انگلیسی هم یادش بده