قسم به نون و هر آنچه چکد ز جان قلم تویی بزرگترین فصل امتحان قلم برای مدح تو صدها غزل شود جاری ز سوز سینه عشاق و با زبان قلم به غیر شرح و بیان حق و حقیقت نیست کمال شاعری و ارج و آرمان قلم ز لطف توست هر آنچه که نقش می گردد ز خط و خال تو دارد نشان، نشان قلم وسیع و مختلف و پر امید و پر خطر است چو آسمان پر از کهکشان، جهان قلم خدا کند که بمیرم ، نباشم آن روزی که چشم خویش بدوزم، به آب و نان قلم جنون عشق به هر کس رسیده مجنون نیست اگر چه شبهه شود آتشی به جان قلم قلم مقدس و با ارزش است در دنیا اگر شود دل و اندیشه همزبان قلم به قطره قطره اشعار می شود مدهوش هر آنکه نوش کند باده ی بیان قلم