رسوایی در زمان حضرت امام حسین«علیه السلام»،مردی زندگی می کردکه رعایت دستورات اخلاقی را نمی کرد. وی همیشه با نگاه هایش ولمس کردن بدن نامحرمان،آنان را مورد اذیت و آزار قرار می داد. یک روز در مسجد الحرام،زنی پرده کعبه را چنگ زده بود و رازونیاز می کرد. این مرد باز به خواهش نفسانی اش عمل نمود.دستش راروی دست آن زن قرار داد. ولی ناگهان آن دو دست به یکدیگر چسبید. خبر این ماجرا به سرعت در بین همگان پخش شد و باعث آبروریزی برای این مرد گردید. تا اینکه آن دو نفر را نزد قاضی شهر بردند.قاضی دستور دادکه هر دو دست باید قطع شود و چاره ای هم جز این نیست. این حکم باعث تعجب همگان شد،زیرا زن در این ماجرا هیچ گناهی نداشت. اتفاقا در همان ایام حضرت امام حسین«علیه السلام»در«مکه»اقامت داشتند. مردم آن دو نفر را خدمت حضرت بردند و ایشان ابتدا ازمرد تعهد گرفت که دیگر به انجام چنین کارهایی نپردازد.سپس دعافرمودند و با دست های مبارک خویش دستهای آنان را از هم جداکردند 📕قلب قرآن-234