🟢 🔹همدردى دختر🥀🥀🥀 با پدر❤️❤️❤️ در روزهاى واپسين زندگانى ، پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم به منبر رفت و فرمود: هر كس از من طلبى دارد درخواست نمايد. و بلال در كوچه هاى مدينه فرياد زد: هذا محمد يعطى القصاص من نفسه قبل يوم القيامة ؛ اى مردم ! اينك اين محمد بن عبدالله است كه مى خواهد قبل از روز قيامت قصاص شود، هر كس حقى از او طلب دارد بخواهد. مردى بلند شد و گفت : اى رسول خدا! شما در جنگ بدر كه صفوف سربازان را تنظيم مى كرديد، با شلاق خودتان بر شكم لخت من زديد! فرمود: بيا قصاص كن . مرد گفت : همان شلاق را بياوريد. پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم به بلال اشاره فرمود كه از خانه فاطمه سلام الله عليها همان شلاق روزهاى جنگ را بياورد. وقتى بلال درب منزل فاطمه سلام الله عليها را كوبيد و ماجرا را بيان كرد، حضرت زهراسلام الله عليها فرمود: اى بلال ! پدرم با شلاق روزهاى جنگ چه مى خواهد بكند؟ الان كه روز جنگ نيست ؟ بلال آنچه را كه در مسجد گذشت خبر داد. فاطمه زهراسلام الله عليها ناله اى زد و گفت : واى از اين غم ! براى غم و اندوه تو اى پدر بزرگوارم ! غير از تو چه كسى سرپرست فقرا و تهيدستان و در راه ماندگان است ؟ اى دوست خدا و دوست همه دلها! اى بلال ! به فرزندانم حسن و حسين سلام الله عليهما بگو نزد آن مرد بروند تا آن مرد، از آنان قصاص ‍ كند و نگذارند پيامبر را قصاص كند 📚بحارالانوار، ج 22، ص 508. 🥀🥀🥀