🔴 هراس از سرنوشت رهبری امت 📝 هنگامی که پیامبر درخواست قلم و کاغذ کرد برای اینکه دستخطی بنویسد تا امت گمراه نشود؛ جبهه نفاق که بنای شوم آرزوهای خویش را در آستانه فروپاشی دید با اهانت شرم‌آور به محضر قدسی پیامبر دست به غوغاسالاری زد. 📎 عمر بن خطاب گفت:« همانا بیماری بر پیامبر غلبه کرده است و در نزد شما قرآن است. ما را کتاب خدا را بس است.» اهل خانه اختلاف کردند و کار به منازعه کشید بعضی از آنان گفتند نزدیک بیاورید تا پیامبر برای شما نوشته بنویسد که پس از آن گمراه نشوید و بعضی از آنها گفتند آنچه را که عمر گفت بپذیرید تا آنجا که سخنان بیهوده و نزاع در نزد پیامبر بالا گرفت و رسول خدا به آنان فرمود برخیزید [و اینجا را ترک کنید]. ♦️ بشریت روزی را به نظاره نشسته است که نگرانی پیامبر جامعه عمل به خود پوشیده امت روی برتافت از امام یله و رها قدم در کوره راه گمراهی و سرگشتگی نهاد و خود را از درک نعمت امامت که برای استمرار حرکت رسالت پیش‌بینی شده بود محروم ساخت. در روزگار ما نیز اگر نبود رهبری فرزانه شاید خواب‌های پریشان دشمنان بیرونی و اندرونی تعبیر می‌شد. ⬛️ جبهه یکپارچه احزاب شرق و غرب که با راهبری نفس مطمئنه روح خدا و ایثار و پایداری امت در خندق کفر و نخوت خویش گرفتار آمده بود دست در دست منافقانی داد که از سالها پیش رهبری امت و انقلاب را از آن خود می‌دیدند و روزهای پس از امام را انتظار می‌کشیدند. 🔶 امام فرزانه ما اما با سر انگشتان تدبیر و حکمت پیامبرگونه است آخرین گره‌ها را گشود و برکشیدن نقاب از چهره پلید نفاق و فراهم آوردن بستر قانونی ولایت و رهبری خلف صالح خویش مانع تکرار بزرگترین تراژدی تاریخی شد. ✍🏻 احمد یادگار 🆔 @farhang_puya