• تحلیل • ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 1 ▫️ تنها یک ضرورت جامعۀ حزب اللهی می‌داند که موظّف است به خاطر مردم و به پاس خون و تلاش مصلحان و مجاهدان و شهیدان، این جریان سازشکار، بی‌رحم، بی‌تقوا و بی‌اعتقاد به مردم و انقلاب اسلامی را از مقدرات کشور کنار بزند، ولی با مشکل همراهی مردم مواجه است. اگر مردم برایشان حل باشد که به جریان انقلابی احتیاج دارند دیگر دشواری چندانی پای صندوقهای رأی نخواهد بود. ولی همین مسأله حل نیست. مردم دنبال کسانی هستند که برای رفع مشکلات به آنها اعتماد کنند. واقعاً هنوز هم شعار عقلانیّت، بسیاری از تحصیل‌کرده‌ها و خیل عظیمی از مردم خاکستری را از روی‌آوری به جریان انقلابی بازمی‌دارد. چشمان خود را باز کنیم و این را ببینیم. جریان انقلابی یعنی چه کسی؟ چه باورهایی؟ چه حال و هوایی؟ چه اقتدارات و توانی؟ چه تصوری از جریان انقلابی برای مردم ساخته‌ایم؟ صحبت انتخابات نیست، صحبت یک پدیدۀ جاری در تمام ماههای حیات این کشور است. مردم سخن ما و الگوی حل مسألۀ ما را چه می‌دانند؟ خود ما چه می‌دانیم؟ اینجا مشکلی هست. خواهیم پرسید که «چرا به فکر حل کردن این مشکل نیستیم؟». الآن مسأله این است که ذهن عمومی جامعه برای گشایش امور زندگی هیچ ایدۀ امیدبخشی در پیش رو ندارد (البته واقعیّت این است که هنوز مردم ایران به برکت انقلاب در تراز یک امید بزرگ قرار دارند، ولی سخن از یک طرح راهبردی برای حل مسائل جاری است). سخن از حادثه‌ای در سطح ملی است. تنها نقطۀ منطقی امیدبخش و قابل فهم این است که دل گرگ را رام کنیم تا قدری از فشار را کم کند تا بتوانیم نفسی تازه کنیم و حداقل به دارائیهای بلوکه شدۀ خودمان برسیم، ولو برای این موضوع هزینه هم بدهیم. صحبت چندهزار دلار نیست، صحبت سرمایۀ عظیمی است. صحبت یکی دو اقدام ساده نیست که می‌تواند بین خودمان باشد و نیازی نیست دیگران را و دشمن را ببینیم، صحبت تعاملات بزرگ اقتصادی و سیاسی و صحبت یک زندگی به هم‌پیوستۀ بین‌المللی است. هزینه‌ای هم که باید بدهیم معمولاً از اموری است که ارزشهایش خیلی معلوم نیست. اما در مقابل چه گزینه‌ای هست؟ یعنی چه که به توان داخلی تکیه کنیم؟ تودۀ گستردۀ مردم در راستای سامان‌بخشی به امور معیشت چه توانی تا به حال از داخل دیده است؟ مردم تصویر روشنی از این موضوع دارند؟ آیا واقعاً مصادیق توانسته چشم او را پر کند؟ سطح راهبردی بازار این را می‌فهمد؟ طیف قابل توجهی از جامعه را کارشناسان متنوعی تشکیل می‌دهد که دست اندر کارند و در جریان زندگی به شدت وابسته به نظام سلطه هستند. اینها چه چیزی را می‌توانند باور کنند، ولو مسلمان و انقلابی باشند، کارشناسند و ظاهراً ادبیات کار دستشان است؟ در گوشۀ این بحث به این نکته هم توجه کنیم که یک جریان سیاسی با سابقه و با دست و بالی گسترده در همۀ اکناف جامعه، قسم مؤکّد خورده است تا دیگر اجازۀ بالاآمدن یک نیروی انقلابی را ندهد و دیدیم که از تمسک به هیچ چیز ابایی ندارند، حتی اتهام پرستو و اجرای حکم آن؛ یعنی منازعه واقعاً جدی است. پس فراموش نکنیم و طرح پخته‌ای بریزیم. طرح پخته آن است که سعی کند جوانب متعددی را لحاظ کند و علاوه بر ضرورتهای منتهی به انتخاب درست، نیم نگاهی نیز به ضرورتهای پس از انتخاب درست داشته باشد. این سؤال هم در گوشه ای بماند که آیا نگاه درستی به ضرورتهای نهضت کرده ایم؟ و این سؤال که، آیا این بحثها به معنای این است که ما داریم به «دولت جوان انقلابی» می اندیشیم؟ (بحث ادامه دارد ...) ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ «درودی از اعماق دل بر این ملّت؛ بر نسلی که آغاز کرد و ادامه داد، و بر نسلی که اینک وارد فرایند بزرگ و جهانیِ چهل سال دوّم می‌شود» (بیانیۀ گام دوم) ☘️@faslefarhang