بغضاند اگرچه، آخر سر گریه میکنند
ماه و ستاره، وقت سحر گریه میکنند
یک چله شد که قاصدکانِ پریدهرنگ
در باد، پابهپای خبر گریه میکنند
با یاد آن مزار غریبانهای که نیست
در کوچهها گذر به گذر گریه میکنند
باران میآید و به گمانم فرشتهها
نمنم به حال و روز بشر گریه میکنند
با من هزار و چند غم نورسیده هست
در من هزار و چند نفر گریه میکنند
بی تو یتیم شد همهٔ شهر، مردمت
انگار در عزای پدر گریه میکنند
فرماندهان فاتح میدان هنوز هم
با عکسهات کنج مقر گریه میکنند
این ابرها به باور طوفان رسیدهاند
با خشم رعدوبرق اگر گریه میکنند
یک روز سهم ما همه خندهست و دشمنان
در هایوهوی «أین مفر؟» گریه میکنند
#فاطمه_عارفنژاد
#لبنان |
#فلسطین |
#مقاومت
@fatemeh_arefnejad