♦️درباره ترس از و آثار پیدا و پنهان آن 🔹️رضا داوری اردکانی فیلسوفان اگزیستانس آدمی را موجودی ترس آگاه می دانند. ترس آگاهی با ترس تفاوت دارد. 🔹️ترس از بیرون و از شیی معین است ولی ترس آگاهی احساس ترس توام با درد است و دردمند نمی داند ترس و دردش از کجاست. این ترس، ترس از نیستی است. 🔹️تنها ما نیستیم که از ویروس کرونا می ترسیم، همه مردم از آن می ترسند و هیچ کس را از این بابت نمی‌توان و نباید ملامت کرد. وقتی همه از چیزی می ترسند، آن چیز قاعدتا باید ترسناک باشد. ولی بیایید چند لحظه در باب این ترس همه جایی بیندیشیم. 1⃣ هر ترسی با وهمی پیوسته است، منتها اوهام ترساننده متفاوتند و شدت و ضعف دارند. بعضی از آنها هم مثل ترس از ویروس دست از سر مردمی که در معرض هجوم آنند بر نمی دارند.تا آنجا که یک لحظه مجال فراغت از سودای ویروس نمی یابند که بتوانند بیندیشند چرا مثلا از مرگ بر اثر ویروس کرونا بیش از مرگ بر اثر تصادف در جاده ها می ترسند. مگر نه این است که تلفات جاده ای در بعضی کشورها کمتر از ویروس کرونا نیست؟ پس چرا از آن نمی ترسند و از کرونا این همه واهمه دارند؟ 2⃣ اختلاف میان دو ترس، ترسی که به آسانی از آن غافل می شویم و ترسی که از آن غفلت نمی توانیم کرد. هر چه باشد در آثار و نتایج آنها به نحوی طاهر می شود. ترسی که از آن غافل می شویم اگر بماند شاید صاحبش را به احتیاط وا دارد یا او را از خطر حفظ کند. اما ترسی مثل ترس از کرونا که می ماند خطر را بیشتر و شدیدتر می کند. برای اینکه بهتر بتوان با خطر ویروس مقابله کرد، باید فرصتی باشد که در آن بتوان به دفع خطر اندیشید. اندیشیدن مستلزم رهایی و انقطاع جزئی یا کلی از ترس است و با این رهایی شاید بعضی چاره های مقابله با خطر پیدا شود. ولی شاید اثر بزرگتری هم داشته باشد. 💠ادامه را در پایگاه فکرت دنبال کنید: http://fekrat.net/?p=421 📌کانال فکرت: 🆔 @fekrat_net