✍️کمیل سوهانی
📌 بلاهت افزوده در حذف دست ها از زندگی
🔹افرادی که در این عصر جدید از قابلیتهای ذهنی کمتری برخوردار بوده و یا فرصت، شانس و توانایی شکوفایی استعدادهای ذهنی خود را ندارند، یا در صنعت سرگرمی به خنداندن و شاد کردن دیگران مشغول و ستاره میشوند یا نهایتا در یک فرآیند تکراری، بدون استفاده از کمترین میزانِ فعالیتِ ذهنی، از دستانشان برای سپردن امور به ماشینها استفاده میکنند.
🔸تقسیم کار اجتماعی بگونهای است که عدهای با ذهنها ماشین میسازند، عدهی دیگر امور را به ماشینها میسپارند، دستهی سوم هم دستهی اول و دوم را سرگرم میکنند. هرچند سرگرمیِ طبقات بالای تایتانیک با طبقه زیرین آن متفاوت است، اما هر دو مشغول پر کردن اوقات فراغت خود با بلاهتی یکسان هستند. اوقات بلاهتی که هر دو دستهی اول و دوم در عصر جدید در اثر از خودبیگانگی به آن نیازمند شدهاند.لحظاتِ کارِ هر دو از معنی خالی شده و هر دو در بلاهتِ فراغتِ پس از کار به دنبال فراموشیِ دردِ بیمعنایی هستند.
🔹بخش بزرگی از این دردِ از خود بیگانگی ناشی از تلاش انسان در جدایی از خودش به عنوان موجودی است که قرار است از طریق دستانش دنیا را تجربه کرده و در تعامل با محیط به شناخت از خود برسد. با حذف حداکثریِ دستها از زندگی، انسان هر روز ارتباطش با واقعیت کمتر شده تا آنجا که به ابداع واقعیت مجازی (Virtual Reality) و واقعیت افزوده میپردازد.
🔸این نوعِ بودن ، انسان را هر روز بیش از پیش نیازمند فراموشیِ درد بیمعنایی میکند. طبقات پایینِ تایتانیکِ جامعه به سرعت از محل کار خود به خانه میآیند تا با کمترین هزینه در عصر جدید با نگاه کردن به ملقزدن و آوازخوانیِ عدهای، لحظاتی به آرامشِ فراموشی برسند؛ طبقات بالا هم با دستگاههای پیشرفتهی واقعیت مجازی به پرواز یا شنا در اتاقِ خوابِ خود میپردازند.بدین ترتیب دامنهی بسط یابندهی بلاهت با حذف دستها از زندگی، اجازهی اندیشیدن به دنیایی جایگزین و دیگرگون را از انسانِ فریب خوردهی دوران مدرن سلب میکند.
🆔
@fekrat_net
🆔
@fekrat_net
🆑فکرت؛ گامی به سوی خودآگاهی