اطلاع رسانی گرمن
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹کتاب ستاره ها چیدنی نیستند🔹 ✍ محمدعلی حبیب اللهیان قسمت پنجم 5⃣ او با بر
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹کتاب ستاره ها چیدنی نیستند🔹 ✍ محمدعلی حبیب اللهیان قسمت ششم 6⃣ تا اینکه سال ۸۸زمینه فعالیت های تند سیاسی برای افسانه فراهم شد. او یکی از کسانی بود که بایستی به بهانه تقلب در انتخابات، خودی نشان می داد تا بتواند پناهندگی سیاسی بگیرد و به آمریکا برود. این شد آغاز فعالیت های پی در پی سیاسی او؛مثل حضور در تجمعات و راه پیمایی های غیرقانونی و امضای بیانیه های تند و ساختارشکنانه . سر انجام بعد از گذشت چند ماه او به صورت غیرقانونی از ایران خارج شد وبه آمریکا رفت تا در آنجا درخواست پناهندگی بدهد و مجوز اقامت بگیرد. افسانه پس از ورود به آمریکا موقتا منزل یکی از دوستانش که از قبل با او هماهنگ کرده بود ساکن شد تا مراحل اقامت و کارش رو دنبال کند. او بعد از پر کردن فرم الکترونیک در خواست اقامت،به اداره مهاجرت مراجعه کرد تا کارهای اداری اقامت و دریافت پناهندگی را پیگیری کند. در اداره مهاجرت ،کارمند میانسال و چاقی که جلوی سرش مو نداشت و روی کارت باریک و کوچکی که به طرف راست سینه اش زده، نوشته شده بود کیومرث زند،مسئول قسمت پناهندگی بود . او صفحه سامانه رو باز و به پرونده افسانه نگاه کردو مدتی به آن خیره شد. بعد عینکش رو برداشت و پرسید :علت تقاضا؟ افسانه روی صندلی جابجا شد ؛ روسری قرمز ابریشمی اش را که از وسط سرش داشت سر می خورد،جلو تر کشید و موهای کنار صورتش را زیر آن جابجا کرد؛سپس ایستاد و کیفش را از روی میز مقابلش برداشت ؛یک قدم جلو آمد و گفت :من فعال سیاسی بودم .مرد پوزخند زد و گفت :فعال سیاسی!گفتم دلیل تقاضا؟ ...من به نتیجه انتخابات در ایران معترض بودم و در راهپیمایی های بعد از انتخابات شرکت می کردم و بیانیه ها رو امضا می زدم. روزی هم که ندا آقا سلطان کشته شد،نزدیکش بودم‌. وقتی صدای تیر اومد فرار کردم. فیلم فرارم پخش شد و بهم گفتن باید از ایران بری،چون حتما توی ترور ندا متهم می شی. 🌴🌷🌴🌷 ✅ 📣 در پایان کتاب برگزار و به نفرات برتر جوایزی اهدا می گردد. 🎁 که تمایل دارند در امورات فرهنگی خیراتی داشته باشند اعلام نمایند. 🇮🇷 امور فرهنگی مرکز نیکوکاری و امداد محله امام رضا علیه السلام روستای گرمن (حفظه الله) 🇮🇷﷽ کانال اطلاع رسانی گرمن در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/garman_shahrood