🖇 | یک دهه درجا زدن! 🔻بخش دوم 🔸مذاکره با کدخدا؛ بهره‌گیری انتخاباتی در سال ۱۳۹۲ با تغییر فضای جامعه به دلیل انتخابات ریاست جمهوری، فرصت بسیار بزرگی برای طرح این ایده با جامعه و تعیین‌تکلیف این موضوع در انتخابات ریاست‌جمهوری به‌وجود آمد. آقای روحانی نیز به واسطۀ جایگاه خود، یعنی نمایندگی رهبر انقلاب در شورای عالی امنیت ملی، نسبت به تحولات مربوط به مذاکرات عمان آگاهی داشت و کمپین انتخاباتی خود را بر‌اساس این آگاهی، بر محور مذاکره با کدخدا ساماندهی کرد. 🔹البته در کتاب «راز سر به مهر» تاکید شده است که آقای روحانی تا زمان پیروزی در انتخابات، اطلاعی از مذاکرات عمان نداشته است اما به دو دلیل می‌توان این ادعا را مخدوش دانست؛ دلیل اول، جایگاه آقای روحانی در شورای عالی امنیت ملی است که مذاکرات زیر نظر این نهاد دنبال می‌شد و آقای صالحی بارها در خاطرات خود به چالش‌های میان وزارت خارجه و دبیرخانه شعام اشاره نموده است. 🔸دلیل دوم، به اشارات صریح آقای صالحی درباره گزارش‌دهی به بزرگان نظام دربارۀ مذاکرات عمان باز می‌گردد که حتی اگر آقای روحانی مخاطب این گزارش‌ها نبوده باشد، سایر افراد همچون آقای هاشمی رفسنجانی حتماً مخاطب این گزارش‌ها بوده‌اند؛ چراکه ایشان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و مهم‌ترین فرد در نظام سیاسی کشور بود که حامی این رویکرد بوده است و همچنین از مهم‌ترین حامیان آقای روحانی محسوب می‌شد، به‌طوری که طبق گفته‌های خودشان، ایشان آقای روحانی را از پایین به صدر انتخابات رساند. 🔹انتخابات ریاست‌جمهوری؛ رفراندوم در عرصۀ سیاست‌خارجی صحنۀ انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۱۳۹۲ به صحنۀ رفراندوم در عرصۀ سیاست‌خارجی تبدیل شد که برخی با ساده‌اندیشی، دلیل این وضعیت را حضور آقای جلیلی در انتخابات بیان می‌کنند در حالیکه به نظر می‌رسد وضعیت ایجاد شده در انتخابات همان سال، ماحصل یک طراحی پیچیده و چند جانبه از سوی آمریکا بوده که نخبگان سیاسی نقش مهمی در آن ایفا کرده‌اند. 🔸مناظره کاندیداهای ریاست‌جمهوری دربارۀ سیاست خارجی نشان می‌دهد که طیف وسیعی از نخبگان سیاسی اعم از اصلاح‌طلبان، اعتدالگرایان و اصولگرایان، حامی رویکرد مذاکره برای رفع تحریم بودند؛ تا جایی که آقای دکتر ولایتی، مشاور رهبر انقلاب در عرصۀ بین‌الملل در مناظرات، به شدت به سیاست مذاکراتی نظام حمله و اعلام کرد که «می‌توان هم هسته‌ای بود و هم تحریم نبود». این رویکرد در انتخابات توانست نظر مردم را جلب و رأی آنان را کسب کند. سرانجام از سال ۹۲ سیاست مذاکره برای رفع تحریم، سیاست رسمی کشور شد. 🔹وقت‌کشی در انتظار توافق ایدۀ اصلی دولت روحانی، مذاکره با هدف حصول توافق با آمریکا و رفع تحریم‌ها بود. او معتقد بود رفع تحریم‌ها سبب برطرف شدن موانع پیش روی اقتصاد خواهد شد و در نتیجۀ آن مشکلات اقتصادی برطرف خواهد شد. 🔸اتخاذ این سیاست، آثاری در سطح اقتصادی داشت که باید آن‌ها را بررسی کرد؛ آثار ملموس این سیاست، ایجاد آرامش و کنترل انتظارات تورمی بود که منجر به ثبات قیمت ارز و کاهش نرخ تورم در سال‌های ۱۳۹۲ تا اواسط ۱۳۹۶ شد. اقدامات دیگری به‌صورت موازی با این سیاست در داخل نیز دنبال شد که در ایجاد اثرات فوق مؤثر بود؛ از جمله افزایش نرخ واقعی بهره توسط نظام بانکی که باعث جریان پیدا نکردن نقدینگی در آن سال‌ها و سبب رشد نقدینگی با سرعت قابل توجهی در سال‌های بعد شد. این نقدینگی به دلیل پرداخت بهرۀ سپرده‌های بانکی ایجاد شد. 🔹در سطحی دیگر نیز فعالان اقتصادی و از آن مهم‌تر، دولت به دلیل انتظار برای حصول توافق و رفع تحریم‌ها، اقدام اساسی و جدی‌ای انجام نمی‌دادند. دولت اول آقای روحانی، زمان زیادی را برای مشخص شدن نتیجۀ مذاکرات از دست داد؛ به‌طوریکه تعداد زیادی از وزارتخانه‌های اقتصادی از جمله وزارت نفت، صمت، راه و شهرسازی، بانک مرکزی و… برنامه‌های اصلی خود را متوقف به حصول نتیجه مذاکرات کردند. ⏳ادامه دارد... 🌐 🆔 @geraa_ir