نقیضه ای بر شعر ناصرخسرو
گرفتند از دست ما دلبری را
به بازار شعر وادب مشتری را
گرفتند با گربه و سگ چرانی
هم از مادران شیوه ی مادری را
فراری بدادند آنسوی خاور
به صد حیله وحقه آن خاوری را
وبیرون نکردند این خیره سرها
زسر هایشان باد خیره سری را
اجازه ندادند تا شاعران هم
بفهمند معنای این سٓروٓری را
کسی نیست دیگر که با خود بیارد
به زیر فلک چرخ نیلوفری را
در انبوه شاعر نمایان شیاد
نداند کسی ارزش شاعری را
«من آنم که در پای خوکان نریزم
مرین قیمتی دُر لفظ دری را»
#حسین کیوانی