✳️ نمادها و استعارهها و تشبیهاتی که مولانا برای «نفس اماره» به کار برده است.
✳️ بخش : اول
❇️ مولوي به مناسبت هاي مختلف و از جهات گوناگون، نفس را به چيزهاي فراوانی تشبيه كرده است، یا چیزهای گوناگونی را به عنوان نماد یا استعاره برای نفس آورده و با استفاده از هریک از آنها به ویژگی/ ویژگیهایی از نفس اشاره کرده است. برخی از اینها عبارتند از:
◀️ مور:
نفس در ابتدا مانند موری کوچک است، ولی اگر مراقبِ آن نباشیم، کمکم به ماری خطرناک تبدیل میشود (د 2/ 3471 به بعد).
◀️ اژدها:
همانگونه که اژدها (مار) با دیدنِ زمرد کور میشود، نفس نیز با «زمردِ وجودِ شیخ» نابینا میشود و نیروی خود را از دست میدهد (د 3/ 2548).
◀️ اژدهای یخزده:
مارگیری اژدهای یخزدهای را برای نمایش آورد و اژدها کمکم گرم شد و نیرو یافت و آن مرد را کشت و آسیبهای زیادی به بار آورد. نفس نیز در حالت عادی خاموش است، اما اگر ابزارها و موقعیتهای لازم را در اختیار داشته باشد، سر به طغیان برمیدارد (د 3/ 975 به بعد).
◀️ فرعون:
نفس مانند فرعون است و اگر شرایط مناسب در اختیارش قرار گیرد، سر به طغیان برمیبردارد و ادعای خدایی میکند و به استثمارِ انسانها میپردازد (د 3/ 1054 به بعد)
◀️ خر:
نفس احمق است و به صورت خر تجسم مييابد (د 5/ 1392 به بعد).
◀️ سگ:
اگر به سگ خیلی توجه کنی، سرکشی میکند، ولی اگر سگ را گرسنه نگه داری و تربیتش کنی، از تو اطاعت میکند. نفس نیز چنین است (د 1/ 2876 به بعد). نفس مانند سگ هم پلید است و هم خوی درندگی دارد. باید سگ نفس را رام کرد، تا خطرها و زیانهای آن از بین برود و سودمند و مفید شود (د 3/ 2547).
◀️ آهن و سنگ:
نفس مانندِ آهن و سنگ است؛ همانگونه که از برخورد سنگ و آهن، آتش پدید میآید، نفس نیز برای خود شرارههایی دارد مانند بُتهای بیرونی؛ یعنی منشأ بتپرستی نفس است (د 1/ 772).
◀️ چشمه سياهآبه:
نفس مانند چشمة سياهآبه (آبِ آمیخته با گل و لای و لجن) است كه كوزة سياهآبة «بُت» از آن مايه گرفته است؛ یعنی منشأ و ريشة همه ظلمها، خطاها و جنايتهاي آدمي نفس اوست (د 1/ 775).
◀️ پشه:
نفس در ابتدا مانند پشهای کوچک است، ولی اگر مراقبِ آن نباشیم، کمکم به صَقری (شاهینی) خطرناک تبدیل میشود (د 3/ 1057).
◀️ كِرْم:
نفس در ابتدا مانند کِرمی کوچک است، ولی اگر مراقب آن نباشیم، کمکم به اژدهایی مردمخوار تبدیل میشود (د 3/ 1057).
◀️ گرگ:
نفس، مانند گرگ، بسیار درندهخوست و همواره در پیِ گزند رساندن به دیگران است (د 2/ 1406 به بعد).
ادامه دارد... .