«السلام علیک یا علی بن موسی الرضا»
دعوت امام رضا (ع)
دعوت نمودی آمدم، قربان نامت یا رضا
در صحن ایوان طلا،دادم سلامت یا رضا
ازصحن گوهرشاداگر باگریه وارد میشوم
باید بگویم عاشقم، دارم شهامت یا رضا
از راه دوری آمدم،تنها و تشنه،خسته ام
تا آب سقاخانه ات،نوشم زجامت یا رضا
با خادمان با صفا، عرض ارادت می کنم
مثل کبـوتر در حرم،سمت مقامت یا رضا
من زائری دلخسته ام،عهددوباره بسته ام
بالطف و با مهر شما،عشق امامت یا رضا
وقتی زیارتنامه را، سوی ضریحت می برم
لطف وکرامت میکنی،با هر مرامت یا رضا
دور ضریحت جمعیت ، از زائران با صفا
من گوشه ای تنهافقط دارم علامت یا رضا
بیمارعشقت بوده ام،وقتی شفایم میدهی
با ذکر تو آسوده ام، از انسجامت یا رضا
بعدازدعای نیمه شب،حاجت روایم میکنی
بااشک حسرت یاکه با اشک ندامت یا رضا
باید ببینم گنبدو گلدسته ات در روزو شب
نزدیـک هرصحن و سرا دارم اقامت یا رضا
هم شاعرم،هم زائرم،هرجا بگویی حاضرم
با زائـرانت می شود، دنیا به کامت یا رضا
بااشک غم شعرم اگرباغصه میخوانم ولی
برشیعه حجت میشود روزی پیامت یا رضا
با شورو شوقی آمدم تا مشهدم امضا کنی
شایـد برات کربـلا ، با ذکر نامت یا رضا
ای شافع روز جزا، محتـاج الطافت شوم
وقتی شفاعت می کنی، روز قیامت یا رضا
شاعر؛ بهروز عبداللهی صدرآبادی 🇮🇷