رفیق ... لحظه لحظه دیدن ِ سیمای ِ زیبای رفیق با کلامی تازه دم ، با عشق و آوای رفیق، زیر باران،بوی باران،جان جانان،روی خیس بوسه بوسه بر سر و بر روی و لبهای رفیق لحظه لحظه حس دل دادن فراوان می شود می کنی از جان و دل هر دم تماشای رفیق می تراود حس و حالی را شبیه ِ ماه و مهر وقت ِ در باران دویدن در تمنای رفیق شعر تر آریم و محفل را غزل باران کنیم قند را از جان و دل ریزیم در چای رفیق آیه های عشق را با شعر خود معنا کنیم جان دهیم از شوق با اشعار در پای رفیق جرعه جرعه ساغر احساس را سر می کشیم در کمال حس و حال و شعر  شیوای رفیق می شود محفل منور زین همه احوال خوش تا بدآنجایی که دیگر نیست همتای رفیق چای و نای و شعر و شوق و لحظه های همدلی خوشدلی می آورد اینگونه دنیای رفیق بی رفیقی بهتر است از نا رفیقان ِ چموش ای رفیق من بدان اینگونه معنای رفیق ۱۰۱۴ ایتا https://eitaa.com/joinchat/3838312753Cd75444eef6 تلگرام https://t.me/khoshdeltanzjedi