.
🔹ما اکنون علمی را مراقبه میکنیم که علم رسمی و آموختنی است که در جامعه جایگاهی ندارد و در نسبت با جامعه نیست هرچند که شاید محترم باشد.
اساس علم یک نحوه اخلاق است و این اخلاق است که موجب میشود علم بنا گذاشته شود و علمجویی از حیطه سود شخصی بیرون بیاید و به مثابه یک فعل اخلاقی صورت بگیرد. البته این منشأ اخلاقی، اخلاق فضائل یونانیان نیست بلکه یک نحوه اخلاق کانتی است.
به عبارتی طلب علم، یک نحوه کار اخلاقی است. زمانی میتوان علم داشت که فعل اخلاقی صورت بگیرد. حال بحث این است که فعل اخلاقی چگونه صورت میگیرد؟
عدهای فعل اشخاص را اخلاقی میدانند و اینجا نهایتا با اخلاق فضیلت میخواهند افراد اخلاقی بشوند که به خاطر سود، علم را دنبال نکنند. این بنیانگذاری علم نیست و فعل اخلاقی محسوب نمیشود. نهایتاً عادت و ملکهای است که افراد، رسمی از علم را طی میکنند.
به نظر عدهای اختیار با فعل میآید. به این معنا که لحظه آزادی پیش میآید و آدمی در لحظه آزادی است و کسی که تصمیم اخلاقی میگیرد، خود را میتواند در آن لحظه حاضر کند. «آزادی» و «باید» چگونه نسبت برقرار میکنند؟ اخلاق از خود آزادی پیش میآید. به عبارتی «باید» از خود آزادی پیش میآید. این اخلاق یک بار رخ میدهد و بنای اخلاق میشود. به عبارتی یک تصمیم اخلاقی است که باعث ایجاد جهانی میشود.
🔹این طرح بحث شاید به نوعی طرح بحث دیگری از نیهیلیسم است؛ اینکه چگونه این بشر خود بنیاد میتواند منشأ فعل اخلاقی شود، میتواند طرح بحث دیگری از نیهیلیسم باشد.
#اخلاق_در_زندگی_کنونی
@gharare_andishe