نمیدانم چه سری در شهدا است که زبان به راحتی لب به سخن نمی‌گشاید، انگار فقط محو می‌شوی جوری که میخواهی در فضای آنها غرق شوی و هیچ نجات غریقی هم به کمکت نیاید؛ این فقط یک ابراز احساسات یا غبطه خوردن به مقام شهدا نیست، بلکه وضعیت‌ست، وضعیت تمنای با آنها بودن... انگار در این سردی و رکود و بی‌تمنایی که امروز در ما هست و دیگری جهنمی است که باید از او دوری گزید یا مدام در فکر محاسبه‌ی کید‌های پنهان او بود، شهداء در نسبت با سرّ هستی قرار گرفته‌اند و ورای سود و زیانند، راهی را در رفاقت با هم طی کرده‌اند که در آن راه، شهادت را یافته‌اند... @gharare_andishe