🔹زمین نقد شاید نسبت بین امر هنری و مدیریت فرهنگی امر پیچیده ای است؛ به یک اعتبار مدیریت، امر هنری را خشک کرده یا آن را محدود و امکان آن را خنثی میکند؛ از سوی دیگر خطر از دست رفتن امر هنری به سادگی امکان پذیر است. گویی امکان های امر هنری را دیدن و بیان آن، خود هنری است که آن را از خطر گم شدن و به نتیجه نرسیدن نجات می‌دهد. در این میان شاید پیدا کردن جایگاه مدیریت فرهنگی به تلازم این دو امر بهم پیوسته کمک کند. شاید در فهم این جایگاه است که از نقدهای این حیطه آزاد می‌شویم و راه برای امر هنری گشوده می‌شود. تا وقتی زمین بازی نقدها تغییر نکند، گویی نقدها راه به جایی نمی‌برد و تنها این اثر هنری است که در این میان با تیغ نقد به جان آن افتاده و شاید بیشتر از آنکه راهی به سوی رخداد امر هنری گشوده شود، راه آن بسته می‌شود. شاید فارغ از قیل و قال نقدها باید سوال را از منشأ اثر هنری آغاز کرد تا راهی برای تفکر باز شود. به راستی امر هنری چیست و چگونه محقق می‌شود؟ چه می‌شود که سرودی ساده، مانند سرود "سلام فرمانده" چنین مورد اقبال واقع می‌شود و برای مخاطب خود راه می‌گشاید؟ و چگونه است که چشم ما قابلیت دیدن اثر هنری را می یابد؟ شاید از دریچه دیدن آن بتوان جهانی را درک کرد که امر هنری از آن نشأت می‌گیرد... @gharare_andishe