داشتم وضو میگرفتم. دستی به شانه ام زد، سلام و علیکی کردیم. نگاهی به آسمان کرد و گفت: «علی حیفه تا موقعی که جنگه شهید نشیم. معلوم نیست بعد از جنگ وضع چی بشه. باید کاری کنیم.» گفتم «مثلا چکار کنیم؟» گفت «دو تا کار؛ اول خلوص، دوم سعی و تلاش.»
📖من اینجا نمیمانم/روایتی از زندگی شهید حسن باقری
🔰پینوشت: جانِ آدمی مادامی عاقبتش ختمِ بخیر است که با تسلیم نمودنش و فدایی کردنش در رهِ عشق، جانهایی را نیز حیات بخشد...حیاتی به وسعت بیکرانه حق...شیرین و گوارا
در غیر این صورت، اسرافِ جان نگوئیمش،
پس چه بنامیم آن را؟!
#حیف_است_که_شهید_نشویم
✍
#پروا_زِ_خویش
@gharare_andishe