| ۸۰ 『 هشتاد – در بیان توبه و درخواست آن 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ ⤶ اَللّٰهُمَّ يٰا مَنْ لاٰيَصِفُهُ نَعْتُ الْوَاصِفِینَ، وَيٰا مَنْ لاٰيُجَاوِزُەُ رَجَاءُ الرَّاجِینَ، وَيٰا مَنْ لاٰيَضِيعُ لَدَيْهِ أَجْرُ الْمُحْسِنِینَ، وَيٰا مَنْ هُوَ مُنْتَهىٰ خَوْفِ الْعَابِدِينَ، وَيٰا مَنْ هُوَ غَايَةُ خَشْيَةِ الْمُتَّقِینَ. خداوندا ای آن‌که توصیف وصف کنندگان او را نـمی‌ستاید، و ای آن‌که امید امیدواران از او نـمی‌گذرد، و ای آن‌که پاداش نیکوکاران نزد او تباه نـمی‌شود، و ای آن‌که حضـرت او نهایت ترس عابدان است، و ای آنکه آخرین حد بیم پرهیزکاران است. هٰذَا مَقَامُ مَنْ تَدَاوَلَتْهُ أَيْدِي الذُّنُوبِ، وَقَادَتْهُ أَزِمَّةُ الْخَطَايَا، وَاسْتَحْوَذَ عَلَيْهِ الشَّيْطَانُ، فَقَصَّـرَ عَمّٰا أَمَرْتَ بِهِ تَفْرِيطاً، وَتَعَاطىٰ مٰا نَهَيْتَ عَنْهُ تَغْرِيراً كَالْجَاهِلِ بِقُدْرَتِكَ عَلَيْهِ، أَوْ كَالْمُنْكِرِ فَضْلَ إِحْسَانِكَ إِلَيْهِ، حَتّٰى إِذَا انْفَتَحَ لَهُ بَصَـرُ الْهُدىٰ، وَتَقَشَّعَتْ عَنْهُ سَحَائِبُ الْعَمىٰ، أَحْصیٰ مٰا ظَلَمَ بِهِ نَفْسَهُ، وَفَكَّرَ فِيمٰا خَالَفَ بِهِ رَبَّهُ، فَرَأىٰ كَثِیرَ عِصْيَانِهِ كَثِیراً، وَجَلِيلَ مُخَالَفَتِهِ جَلِيلًا. این جایگاه کسی است که دست‌های گناهان، او را دست به دست کرده‌اند؛ و افسار خطاها، او را به دنبال خود کشیده‌اند؛ و شیطان بر او چیره شده و در رابطه با تباه کردن فرمانت نسبت به آنچه امر فرمودی کوتاهی کرده؛ و به خاطر غفلتش از عاقبت کار، آنچه را نهی کردی، مرتکب شده. مانند کسی که قدرتت را بر وجودش جاهل و فراوانی احسانت را نسبت به خودش منکر است تا هنگامی‌که دیدۀ هدایت برایش باز شده و ابرهای کوردلی، از صفحۀ باطنش برطرف گشته، ستم‌هایی که بر خود کرده، به شمار آورده و در اموری که پروردگارش را مخالفت کرده به اندیشه نشسته؛ در نتیجه گناه بزرگش را بزرگ و عظمت مخالفتش را عظیم دیده.