اینچنین مزد رسالت بر تو وحیدر نبود اهلبیتم را جسارت بعد پیغمبر نبود بضعةو منی به شان فاطمه گفتم ولی اجرمن بردخترم با ضرب میخ در نبود السلام یا اهلبیت خواندم بیت فاطمه اهلبیت من مگر صدیقه ی اطهر نبود فاطمه ام الائمه او شفیعه در جزاست پاره تن جسم وجان من مگردخترنبود ظاهراً از امت من بوده اید و باطناً هیچ دشمن ازشما درحق من برتر نبود دست حیدربارسن بستیدازبخل وعناد اجر و مزد ابن عمم ساقی کوثر نبود دو امانت عترت و قران سپردم برشما حق عترت پشت در مانندگل پرپرنبود ازگلستانم گل یاسم زمن مانده به جا یاس من درپیش من مانند نیلوفرنبود اونه تنها دخترم ام ابیهای من است درمیان امتم یک تن از او برتر نبود نیلی از سیلی رخ زهرا شده پیش علی مصلحت این بودمگراوفاتح خیبرنبود دست زهرایم نشان از تازیانه ها شده بشکنددستت علی او را مگرشوهرنبود در میان شهر من عجل وفاتی گفته او دیده ی او دم به دم غیرازگلاب ترنبود (صانعی) بر فاطمه دارد امید یک نگاه غم مخوربرشیعیان زهرا مگرمادرنبود @gharibe_ashena_mobasheri313