Hosein Jafari: صبح گاهی آینه ی قلب تو همچون بلور پاکی جان و دل تو مثل نور اشک شما گوهر تابندگی مهر شما داد به ما زندگی مطلع بیت الغزلم ابرویت بسته به زنجیر، مرا گیسویت چشم شما خمره ی ناب شراب گریه ی تو دُرّ و گوهرهای ناب باده ام از چشمه ی چشمان توست جان همین مثنوی از جان توست کبوترم که جلد بام توام خسته و افتاده به دام توام کفتر پر شکسته را دانه ده غریب آمده به او لانه ده تا که نگاهم به مِی و ساقی است محبتت به جان من باقی است جعفری eitaa.com/robaei @robaei کانال شعر ایتاحسین جعفری