چون کبوتر، روحِ مادر، پر کشید تا که جامِ تلخِ هجران سر کشید روی بومِ سرنوشت، دستِ قضا نقشی از یک لاله ی پرپر کشید بارِ سنگینِ یتیمی را به دوش در سنیــنِ کودکی دختر کشید در عزا و ماتمِ بی مادری ناله ای از قلبِ پُر آذر کشید بی کفن بود و عبایش را نبی روی او با دیدگانِ تر کشید کربلا که نه عبا بود و کفن پنجه ی غم بر رخش مادر کشید لشگری بر روی جسمِ بـی سری پیرهنی از نیزه و خنجر کشید پیکری عریان و بی غسل و کفن خواهری آه از دلِ مُضطر کشید دختری گریه کنان می گفت اَبَه کافری از روی او معجر کشید به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═