فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
‍🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌺🍃🌸 🌸 💌 🌕شهید مدافع‌حرم ♨️خوابِ عجیبِ جانبازِ بی‌نام و نشان 💛همسر شهید نقل می‌کند: قدرت‌الله در جنگ ایران و عراق، از ناحیه‌ی شکم مجروح و شیمیایی هم شده بود. با هزینه‌ی شخصی، هزینه‌های درمان بیماری خود را پرداخت می‌کرد. ❣هروقت کسی به او می‌گفت پرونده‌ات را از اهواز بگیر و به شیراز بیاور تا حداقل، هزینه‌های درمانت را دولت بدهد، ناراحت می‌شد و می گفت: اینها یادگار هشت‌سال دفاع مقدس است و من با این زخم‌ها و دردها زندگی می‌کنم. حتی کارت جانبازی هم نداشت. همیشه خواهرش به او می‌گفت: جانباز بی‌نام و نشان! قدرت الله جوابش همیشه این بود که من برای خدا جنگیدم و خدا هم خودش هزینه درمانم را می‌رساند. 💛چندسال قبل از شهادتش بود که شبی از دردِ روده بی‌هوش شد! در رؤیا دیده بود که کنار رودخانه‌ای است و صدایی به او می‌گوید: کسی هست که می‌خواهد تو را درمان کند. او نیز به سمت صدا حرکت کرده بود و بُقعه‌ای نورانی دیده بود. پرسیده بود که اینجا کجاست؟ صدا می‌گوید: حرم ابوالفضل العباس علیه‌السلام است؛ برو و از آب آن رودخانه بخور که دردت درمان شود! ❣قدرت‌الله دست در رودخانه می‌کند اما ناگاه یاد حضرت عباس علیه‌السلام میفتد. به یاد لبِ تشنه آقا، آب را به رودخانه می‌ریزد و نمی‌نوشد. قدرت‌الله می‌گفت: هنگامی که از خواب بیدار شدم، آرامش بسیار عجیبی داشتم و دردم ساکت شده بود. 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🇮🇷