🌹🕊🌹🕊
🕊🌹🕊
🌹🕊
#از_او_بگوئیم #قسمت ۸
اندوهگین و غمگین با قدمهای بیرمق به پیامبر نزدیک شد.ایستاد و سلام کرد. آرام دستش را بالا برد و اشک را از گوشهی چشمش پاک کرد.پیامبر نگاهی به او انداخت،سری تکان داد و جواب سلامش را به گرمی داد.با تعجّب نگاهش کرد و پرسید:
چشمهای تو خیس است! آیا گریستهای؟!
مرد سری تکان داد و گفت:بله!
پیامبر به طرف مرد چرخید.حالا رو در روی هم بودند.پرسید:برای چه گریستهای؟!
مرد آهی کشید و با بغض گفت:یتیم هستم.پدر و مادری ندارم.تنها و بیکس هستم.حیران شدهام!
پیامبر نگاهش را داد به افق.به آفتاب که تا غروبش زمان کمی باقی بود خیره شد. کمی سکوت کرد و بعد رو به مرد گفت: میدانی ناگوارتر از یتیم بودن،چیست؟!
مرد با تعجّب گفت:نمیدانم.شما بگویید تا بدانم!
پیامبر نگاهش به آفتاب بود.گفت: ناگوارتر از یتیم بودن،جدایی آن کسی است که از امامش دور افتاده!
شیعهای که اهل بیت را ندیده و از علم ایشان بیخبر است همان یتیمی است که از امامش دور افتاده است.
📚 برداشتی آزاد از روایتی در تفسیر امام حسن عسکري علیه السلام
✨دوستدار امام زمان!
به پیرامونت نگاه کن! شیعیانی که توفیق آشنایی با امام زمانشان را نداشتهاند و به فرمودهی پیامبر یتیم اند کم نیستند!
وظیفهی من و تو نیز روشن است!
برای آشنایی بیشتر شیعیان امام زمان علیه السلام فرصتهای زیادی را از دست دادهایم!
اما؛
تا فرصت هست از این امر مهم غفلت نکنیم!
🕊🌹أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹🕊
@ghavimishavim