(من و کرونا یهویی) قسمت چهارم:مسابقه کرونا فقط یک ویروس یا یک بیماری نبود. اساسی منحوس بود، آسیب زد به همه چیز و همگان. آمار مرگ و میر فقط یک عدد نبود، نمودار فاجعه و مصیبت بود، برای خانواده هایی که علاوه بر داغ عزیز آشفته غربت و تنهایی در عزاداری بودند. رسم زیبای مسلمانان در مراسم عزاداری در واقع فرصتی است برای عزادار، برای گریستن، برای حرف زدن، برای خالی شدن از غم، برای خسته شدن از گریه کردن، برای تن دادن به تقدیر و برای آرام شدن. کرونا و پروتکل های بهداشتی همه این فرصت ها را از خانواده های معزا گرفت. به غیر از کارمندان تقریباً بقیه مشاغل دچار آسیب جدی اقتصادی شدند. ویروسی به غیر از کرونا، که هیچ وقت دیده نشد و کسی نامی برای آن انتخاب نکرد، ساعت به ساعت قیمت ها را بالا می برد، و مردم کماکان تحمل میکردند. در این هیاهو مجاهدت اقشار مختلف مردم و کمک رسانی به هم وطنان یادآور آیه فستبق الخیرات بود. در این میدان سبقت ما نیز خواستیم کاری انجام دهیم. پس طرح پیش خرید را اجرا کردیم. پیش خرید کردیم از رستورانی که همیشه میرفتیم. پیش خرید کردیم از عزیزی که همیشه مایحتاجمان را از ایشان تهیه میکردیم. چقدر حس خوبی داشت دستگیری به وقت پریشانی. ای که دستت میرسد کاری بکن. @hamsedayeasman