حدود سی سال پیش به خانه خدا مشرف شدم
ساعت یک بعدازظهر سوار هواپیما شدیم وقتی هواپیما پرواز کرداحساس کردیم یک مرتبه به طرف پایین کشیده میشویم وقتی ازشیشه بیرون را نگاه میکردم می دیدم لحظه لحظه فاصله مااز زمین کم می شود مردم فریاد می زدند... تنها روحانی هواپیما من بودم مسافران روبه من کردند و گفتند سید چه کنیم ؟گفتم بگویید یا اباصالح المهدی ادرکنی همه مسافران یک صدا ناله زدند... مهماندار هواپیما که روسی بود بیرون آمد و گفت چه خبر است ... یکدفعه دیدیم هواپیما آرام آرام به طرف بالا رفت همان فرد روسی جلو آمد و پرسید چه کسی را صدا می زدید ... لحظه ای که هواپیما درحال سقوط بود با ناامیدی کامل دستمان را به طرف دکمه جلیقه های نجات بردیم اما کلید آن هم قفل شده بود دیگر آماده مرگ بودیم که ....بعداز آنکه مهندسین مطلع شدندگفتند چه کسی بین زمین و آسمان دریک فاصله کوتاه قطعاتی از دو موتور که خراب شده بود را برداشت و حتی بعضی ازپیچ ها که به هم نمی خورد را ساییده و جابجا کرده واشکال را بر طرف نموده؟
#موجوددرقفسه
#معرفی_اعضا
#عضوفعال :خانم طاهری🌷
✳️کتابخانه مسجدقبا
@ghobalib📚