🔰تفاوت ديد...
✍استاد #علی_صفایی_حائری
💠 با يكى از دوستان خوبم بر سر سفره نشسته بوديم. او به پياز علاقه داشت و به خوردن آن مشغول بود. كودكى در آن جا بود، مقدارى از آن پياز را دهان گذاشت. اشكش سرازير شد و زبانش سوخت و آن را رها كرد.
💠 دوستم خنديد؛ خنده اى پربار و پر از برداشت؛ كه عده اى به خاطر جهتى از چيزهايى مىگذرند، اما عده اى ديگر، همان چيز را به همان خاطر مىخواهند. آن تيزى و تندى كه كودك را فرارى كرده، مرا به سوى خود كشانده است و سپس ادامه داد در برابر سختىها و ناراحتى ها عده اى به همان خاطر كه ما فرار مىكنيم، به استقبال مىروند و از سختىها بهره مىگيرند.
💠 همان دردها و فشارها كه ما را از پاى در مىآورد، همانها به عنوان پا، عامل حركت و پيشرفت و ورزيدگى عده اى مىشود.
📚 مسؤوليت و سازندگى، ج ۱، ص ۱۰٩
🆔 @ashora_karbala