اینجا همه خودی هستند...🍃 نیم ساعت پیش باهاش آشنا شده بودم. هنوز خیلی هم را نمیشناختیم. در نگاه اول دختر مهربان و ساکتی بود ولی از خنده های ریز گوشه صورتش معلوم بود هنوز یخش آب نشده. حسینیه را برایش توضیح دادم. بعد هر یکی دو جمله ای که گپ میزدیم؛ یک نفر برای احوال پرسی از راه می‌رسید. بعد از مراسم ماچ و بغل و کجایی؟ خبری ازت نیست؟ ها به دوست جدیدم معرفیشان می‌کردم. رفیق صمیمی تر ها البته اجازه و مهلت نمیدادند که بگویم جلوی عضو جدید اندکی آبرو داری کنند. با کش و قوس ابرو و اشاره چشم که فایده نداشت؛ دست آخر می‌گفتم: باشه حالا بعدا مفصل صحبت می‌کنیم عزیزم! این از آن رفیق ها بود که آخر هیئت دور هم گعده می‌کنیم و یک دل سیر به ترک دیوار هم می‌خندیم. آخرش برای اینکه عذاب وجدان نگیریم می‌گوییم نشاط روضه است دیگر.😁 برایش گفتم که با توجه به وقتش، می‌تواند در هیئت فعالیت کند. یک هیئت کاملا دخترانه... همه کارها صفر تا صد با خودمان است و هر دو هفته یک بار.... ادامه دارد... 2️⃣ 🖤🍃🖤🍃🖤🍃 @golabbaton95