📍هر هفته سه شنبه با یک پست از رشادت بانوان استان مرکزی ❗️دست های زخمی❗️ با تشکیل جهاد سازندگی از مسجد محل اعلام می‌کردند که اگر کسی می‌خواهد کمک کند مثلا فردا بیاید برویم و من هم برای کمک می‌رفتم. یک سال ماه رمضان بود ساعت ۵صبح مینی‌بوس جلوی مسجد می‌ایستاد و سوار می‌شدیم به زمین‌هاي مردم بی بضاعت روستاهای اطراف می‌رفتیم و محصولاتشان را برایشان برداشت می‌کردیم. نزدیک ظهر که می‌شد برای اینکه روزه‌مان خراب نشود با دست تاول زده و زخمی برمی‌گشتیم، وقتی به آن روزها فکر می کنم می‌بینم با زبان روزه و سن کم در تابستان داغ، هیچ چیز جز قدرت الهی نبوده که آن قدر ما را با انرژی نگه داشته بود. 🔖براساس خاطرات خانم مریم عاشوری 🧕 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی شهدای استان مرکزی ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh