از پنجره، از آسمان، از ماه میترسم
از هرچه یاد از عشق دارد، آه... میترسم
دل بسته ی هرچیز باشی، از تو میگیرند!
از عشق، از آن حسرت دلخواه میترسم...
من چشم میبندم، به چشمانت می اندیشم
تو سر به زیری و از این اکراه میترسم!
میپرسم از تو تا کجاها دوستم داری؟
از مکث تو، این لحظه ی کوتاه میترسم...
کفشم اذیّت میکند...این جاده طولانی ست...
تنهایم و از انتهای راه میترسم!
#راضیه_مظفری@golchine_sher