و ما آنگاه روی دوشِ هم آرام خوابیدیم
و ما آرام مثل برههایی رام خوابیدیم
برای «عین» و «شین» و «قاف» الفبا را تکان دادیم
بدون اعتنا به «عین» و «قاف» و «لام» خوابیدیم
شبیه بادبادکهای تنها از نخ افتادیم
شبیه کفترانی مرده روی بام خوابیدیم
دو تا ماهی شدیم و تورهامان را به سر کردیم
دو تا ماهی که بر قلابِ ناآرام خوابیدیم
دو تا کودک شدیم و روزِ بیبازی کتک خوردیم
بدون کشف جادوی شباهنگام خوابیدیم
دو تا شاعر شدیم و زندگی بیآرزومان کرد
دو تا شاعر که در این شعرِ نافرجام خوابیدیم
دو تا پیچک شدیم و چوبههای خونیِ هم را
بغل کردیم و پیش از لحظهٔ اعدام خوابیدیم
شهیدانی شدیم و ناممان از کوچهها خط خورد
شهیدانی که در این قطعهٔ گمنام خوابیدیم
#حامد_ابراهیم_پور@golchine_sher