━━═━═━━━═━═━═━═━━━ ┄┅✿﷽✿┅┄ خواستم یاری کنــم اما در آن غـــوغا نشد خواستم من هم بگیرم دســـت بابا را نشد مادرم آن را گـــرفت و تازیانه پشـــت هم، هی فـرود آمد، ولی دســــتان مادر وا نشد دست مادر آخـرش واشد ،نمیگـویم چطور اینقدر گویم که زهرا دیگــــر آن زهـرا نشد من فقط میدانم آن روز و در آن کوچه،چشد من فقــط دیـدم، چـــرا افتاد مادر، پا نشد حال و روزش فکر میکردم که بهتر میشـود هر چه مانـدم منتظر، فردا و فرداها... نشد هر چه گشــتم کوچه را،فرداوفرداها،،،نبود هر چه گشــتم گوشــواره آخرش پیدا نشد آخـرش خــــم شـد به درگاه علـی، ماه علی آری،آن قامـت به جز در پای یکـــتا، تا نشد چشم امیــد یتیـمان! چشـم را وا کــن ببین ناله هــم ســهــم یتیــمـان تو از دنـــیا نشد شعر:قاسم صرافان http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ ‌‌‌‌‌‌〖 کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث‌‌‌‌‌‌ 〗 ━━═━═━━━═━═━═━═━━━