مصطفی قبل از اینکه بخواهد کار نظامی انجام دهد به خاطر لباسی که بر تن داشت یک رهبر عقیدتی بود. 🌺 تازه شکل گرفته بود. رفتیم برای ماموریت. این برای اولین بار بود که اسلحه به دست می گرفتیم.🤔 اهالی یکی از مناطق روستایی از خان منطقه ی خود شکایت کرده بودند‌. خان با تفنگ چی های خود مردم را تحت فشار قرار می داد و اذیت می کرد. 😭 وقتی به روستا رسیدیم خبری از خان نبود. او با نیروهایش به کوهستان رفته بودند. ما هم مدتی در روستا ماندیم. ماندن بی فایده بود. رفتن به کوهستان هم بسیار خطرناک‌. برای شناسایی مقداری در کوهستان حرکت کردیم و برگشتیم. موقع غروب بود. مجبور شدیم شب را در روستا بمانیم‌.😳 این داستان ادامه دارد @gomnam_chon_mostafa