─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شکر خـــدا که امشبــــم / سفره به نام  حسنه روزیِ این سفــره مــونم / دســـت امام حسنه کـــریـــم  اهل بیـــته وو / اما  غــریب  مادره مادرش اشـکای همه  گـــریه کناشـــو می خره غریب امام مجتبی / غریب امام مجتبی(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ روضه رو از کجا بگم ؟/ ازیکی  بود یکی نبود یه کوچه ای بود که روخاک / افتاده بود یاس کبود نیلوفـــری شد از سیلی / صــورت پاک یاسمن تمـوم  ایــن اتفاقا / افتاد  جلو  چـشــم حسن   غریب امام مجتبی / غریب امام مجتبی(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ یه عمری غصه خورد برا / غریبی های مادرش قصه تلخ اون کوچه / هرگز نرفت از خاطرش کینـه دشــمن از علی / تموم نشـــد با این جفا کینه صفیـــن وجمل / رســــید تا دشـت کربلا غریب امام مجتبی / غریب امام مجتبی(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ قاسم مجتــــبا نشــــون / هیبــت بابا روگرفت مدافـع حـــــرم شـــد و / رتـــبه  والا رو گرفت وقتی که قاسم شب قبل/حرف شهادت روشنید اومد و پرسید از عمـــو/ آیا منم میــشم شهید؟ عموسؤال کردپسرم/مرگ وچطور می بینی تو؟ یه جمله عجیبی گفت / به حیرت آورد عمو رو من می بینم عموجونم/مرگ وشیرین ترازعسل فردا جــواب دشـمنو /نشـــون میدم  توی عمل بالا بلند  نوجـــوون  / توو اوج  غــــربت عمو برای  جـنگ با عــدو / رسیـد به خــدمـت عمو تا اذن میدان رو گرفت /زادهء اون شیـر جمل با هــر رَجَز از دهنش / می ریخـت« اَحلی مِن عسل» ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ من قاسم بن الحــسنـم /صــولت حیدری دارم مثل  پدر ، مثل عمــــو / غــیرت مادری  دارم لشکر  دشمـــن  همگی / مات رخ  ماه  حســن شروع شد ازکیـــنه او /نبرد وجــنگ تن به تن جنگ دلیـــرانه ای کرد /باغیـرت و شجـاعتش تا اینکه بی هــوا زدن /عمیــق شـد جراحتش ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌  پیکـر ماه پـاره ای / افـتاده بود  روی زمــین گرفته بوددور اونو / حلقـه ای از لشـکر کـین تااینکه نیمه جون شد از/ضربت شمشیر عدو صدا زد از بیــن همه /بـرس به داد مــن عمو ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ عمو  رسیـــد کـنار  اون / نوگل  باغ  مجـــتبا دید که تمـوم پیکـــرش / شــده اسیر نیزه ها صورت به صورتش گذاشت/مثل علیِ اکبرش جــاری شد اشـکای حــسین /زِ غربت برادرش غریب آقام غریب آقام(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ می گفت عزیز داداشم /اینقده دست و پا نزن کاری ازم  برنمـیاد / عمو  رو  هِـــی صدا  نزن پاهاتو رو زمین نکش / عمــو رو بیچاره نکن مادرت و با  این  کارت / اســـیر و آواره  نکن ای یادگار مجتبی / ای یادگار مجتبی(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حالا بگــو  با چـه رویی / تو رو به خیمه ببرم چقد بزرگ شدی عمو / چــه قد کشیدی پسرم چقد بزرگی که خـودت /رفتی به پیشو از اجل مرگ وبه آغوش کشیدی/نوشیدی از جام عسل ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ قاســم  نوجـــــوان  مــــن/ تازه  گل  بــــرادرم دوبــاره تــازه شــــد برام / داغ علــیِ اکبــــرم سینه به سینه می کشید/قاسموسمت خیمه ها بین صـــدای خــنــده ی / لشکــــریان بی حــیا غریب حسین غریب حسین(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اهل حـــرم ، با دیدنش / بـرای  یاری اومـــدن با اشک و آه ومرثیه / برسر و صورت می زدن پیکــر  پاره پاره  رو / گذاشـــت  کنار  اکـبرش بالا بلند نجمه رو / سـپرد به دسـت خواهرش غریب حسین غریب حسین(۴) شعر: رقیه سعیدی(کیمیا) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌