هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
🍂 🔻 به روایت سردار سیاف زاده ۱۸ به قلم سعید علامیان ¤ روزهای نخست جنگ تقریباً صبح شده بود که به اهواز رسیدیم. یک آر پی چی ۷ داشتیم، یکی از پاسدارها آن قدر با ماشه آن بازی کرد که داخل اتوبوس شلیک شد. چون هنوز کلاهک فولادی سرموشک را باز نکرده بود گلوله در زمان شلیک سقف اتوبوس را پاره کرد و در هوا منفجر شد. آن‌جا بود که تازه فهمیدیم موشک آر پی چی ۷ هفت اگر پانصد متر حرکت کند و به چیزی اصابت نکند خود به خود ماسوره داخل آن عمل می‌کند و در هوا منفجر می‌شود. فقط چون آرپی چی روی پای آن پاسدار بود آتش عقبه آن پایش را به شدت سوزاند؛ این هم مجروح آن روز ما از این عملیات انجام نشده بود. در روزهای آغاز جنگ برخی از عشایر خوزستان به سپاه مراجعه می‌کردند تا کاری برای بیرون راندن ارتش عراق انجام دهند. بعضی نیروها از خط‌ها می‌آمدند به من یا داود کریمی پیشنهاد می‌کردند که در آن جاها می‌توانیم برای‌تان کار کنیم. حسن باقری بیشتر فکرش معطوف چزابه تا کارون بود... 📸 اطلاعات عکس: سرداران: مهدی کیانی فرمانده قرارگاه قدس، شهیدان حاج و حاج در حال گفتگو در منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی ادامه دارد ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس @defae_moghadas  👈عضو شوید            ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂