غرق معصیتم غرق معصیتم و زندگی ام رو به زوال است یک نظر کن به گدایت که دگر بی پر و بال است بسکه دلبسته ی دنیایم و دور از توام انگار منتظر بودن من بهر فرج امر محال است روی این دیده ی آلوده بکش دست خودت را چند وقتی شده که حسرت من اشک زلال است علت دوری ام از کرببلا کوه گناه است اصلا انگار حرم رفتن من خواب و خیال است آمدم تا که دگر هر نفسم مال تو باشد ای عزیز دل زهرا چه زمان وقت وصال است؟ چاره ای بهر دلِ تنگم و آوارگی ام کن رفتن کرببلا با تو فقط اوج کمال است وقت غارت شد و گودال پر از مردم پست است بر سر پیروهن کهنه ی ارباب جدال است روح اله پیدایی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹