🔘
💠 امام شهید و قاتلش!
▪️الإرشاد : امير مؤمنان مردم را براى بيعتْ جمع كرد.
عبد الرحمان بن ملجم مرادى ـ كه خدا لعنش كند ـ آمد و حضرتْ دو يا سه بار او را رد كرد. سپس بيعت كرد. امام عليه السلام هنگام بيعت او به وى فرمود:
🔅 «آن شقى ترين را چه چيزى باز مى دارد؟ سوگند به آن كه جانم در دست اوست، اين از اين خونين خواهد شد» و دست خود را بر محاسن و سرش نهاد. چون ابن ملجم پشت كرد كه برود، حضرت، اين شعر شاعر را خواند:
▫️ اشدُد حَيازيمَكَ لِلمَوتِ فَإِنَّ المَوتَ لاقيكَ
ولا تَجزَع مِنَ المَوتِ إذا حَلَّ بِواديكَ
كَما أضحَكَكَ الدَّهرُ كَذاكَ الدَّهرُ يُبكيكَ
▫️ كمربند خويش را براى مرگ محكم كن كه مرگْ تو را ديدار خواهد كرد.
از مرگ، آن گاه كه بر تو فرود آيد بى تابى مكن و مهراس.
آن گونه كه روزگارْ تو را خندانده است همچنين خواهد گرياند.
📚 الإرشاد : ج ۱ ص ۱۱
#امام_علی_علیه_السلام
🔸
@hadithnet