درست لحظهی تاریک ناامید شدن
رسید شام عزایش به صبح عید شدن
تمام حسرت ماهیِ تنگ، دریا بود
میان هیات امواج ناپدید شدن
رسید و دید به صحرا که عشق میبارید
که با حسین چه حاجت به بایزید شدن
میان آن همه کوفیِ موسفید کسی
رسیده بود به معنای روسفید شدن
بهشت خنده به لب در بغل گرفت او را
چه قدر فاصله کم بود تا بعید شدن
و حر میانهی میدان عشق ثابت کرد:
در این هلاکت دنیا خوشا شهید شدن
#شعرخوانی
#سمانه_خلف_زاده
@hafez_adabiyat