✍🏻 مقام "رضا" و وساطت مقام رضوان امام رضا علیه السلام ● از آثار و شئون معارف الهی مقام "رضا"ست که نهایت مقام سالک و مقام واصلان باشد. واصل کوی دوست و صاحب مقام رضا، کسی است که دلش به نور یقین روشن و دیده بصیرتش با مشاهده تدبیر الهی نورانی است. رهاورد مقام رضایت دلخوشی و خشنودی و فرحناکی در همه حالات چه در مصائب و چه در آسایش و تنعم به نعمت هاست! امیر مؤمنان علیه السلام در بیان فضائل اهل تقوی می فرمایند: "نُزِّلَتْ أَنْفُسُهُمْ مِنْهُمْ فِي الْبَلَاءِ كَالَّتِي نُزِّلَتْ فِي الرَّخَاءِ" (نهج البلاغه خطبه ۱۹۳) "در روزگار سختى و گشايش، حالشان يكسان است." صاحب مقام رضا هر آنچه را حضرت حق مقدر دارد جز لطف و محبت نبیند .چنانچه امیر سخن سلام الله علیه فرمودند: "من جلس علی بساط الرضا لم ینله مکروه" "هرکه بر سفره رضا نشیند ( راضی به رضای خداوند باشد) امر ناخوشایندی به او نرسد." • اهل معنا مقام رضا را نهایت مقام سالک و مقام واصلان دانند، پس رضا مقام سالک نبود بلکه نهایت سلوک باشد که سالک بعد طی منازل و مقامات بدان واصل شود. بدین سبب است که مرتبه رضا را ارفع از زهد و توکل دانند. بر همین معنا عارفی در پاسخ به پرسشی در برتری زهد یا رضا گفته است : "رضا برتر است، زیرا زاهد در راه است و راضی واصل!" و رضا افضل از توکل است، چون متوکل طالب خیر و صلاح خود است. چون حق تعالی را فاعل خیر داند وکیل کند در تحصیل خیر و صلاح. اماصاحب مقام رضا فانی کرده است اراده خود را در اراده حق و از برای خود اختیاری نکند! ▪︎اگر غایت سلوک مقام رضا باشد نقطه آغازین آن کجاست؟ اهل عرفان مطلع رضا را معرفت سالک به جمیل بودن حضرت حق دانند. (رک: امام خمینی شرح حدیث عقل و جهل) مرتبه‌ بعد آن وصول این علم به قلب است و ایمان قلبی به جمیل بودن خداوند است که ثمره آن خوش بینی و خشنودی به اوست! مرتبت بالاتر، اذعان به جمیل بودن خداوند سبحان با تمام وجود است. در این مرتبت است که مخاطب کلام حق خواهد شد: "یاایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه" لازمه وصول به این مقام ترد غبار کثرت و انصراف قلب از عالم کثرت و ظلمت است.اگر قلبی چنین شد آماده تجلی خداوند جمیل است و مهیای مشاهده روح رضا که حقیقت محبت و جذبه حق است! انسان رهیده از حجاب های ظلمانی با کسب معرفت حضوری به خالق، تمام تجلیات حق و مظاهر حق را کامل و زیبا می بیند و جمال و کمال حق تعالی را در همه موجودات جاری می یابد و خود را فانی در اراده محبوب و فاعل مایشاء کرده است. "وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ" سالک در این وادی از خود خشنودی و رضایتی ندارد و رضایت و شادی او تابع رضای حضرت حق است. با این مرتبت به مقام قرب نوافل راه یابد و هر آنچه انجام می دهد فقط برای حق و به امر حق و خشنود از آن است. و بدین منزلت می رسد : "فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ "(حدیث قدسی) " اگر بنده ای را دوست بدارم گوش او می شوم که می شنود و چشمش که می بیند و زبانش می شوم که سخن می گوید! " بدین سبب است که مقام رضا با مقام محبت سنخیت می یابد و محب هر حکمی که از جانب محبوب باشد به جان می خرد.چون " کل ما یفعل المحبوب محبوب" این رو آورده اند که محبت و رضا دو مقام مخلد و دائمی اند چه در دنیا و چه در عقبی. نه همانند خوف و رجا که خاص این عالم باشند. ▪︎ بدین جهت خداوند سبحان ولی خود علی بن موسی را به " رضا" خوانده است. چنانچه امام جواد علیه السلام فرمودند: "حق تعالی او را رضا نامید، چرا که راضی بود به خداوند بزرگ و به آنچه او تقدیر فرمود" ▪︎ اما وجه دیگری هم این نام و عنوان حضرت داراست ! در روایتی از امام صادق علیه السلام امام علی بن موسی غوث و غیاث نامیده شد: "یخرج الله منه غوث هذه الامه و غیاثها" خداوند فریاد رس وپناه دهنده این امت (امام رضا ) را از امام موسی کاظم بوجود می آورد. از جلو های کمک و اعانه و فریاد رسی او به امت، که تجلی اش در مقام رضای اوست که خاص حَضرتش باشد. یعنی واسطه در فیض رضایت و خشنودی برای مومنان از حق تعالی! از این روست که گفته اند در عالم خشنودی و رضایتی واقع نخواهد شد جز به واسطه مقام رضایت و رضوان امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام. چنانچه حکیم الهی و عالم صمدانی حضرت آیه الله جوادی آملی حفظه الله تعالی بیان داشته است: هیچ موجودی از هیچ موجود دیگری راضی نمی‌شود، مگر به وساطت مقام امام هشتم؛ هیچ انسانی به هیچ توفیقی دست نمی یابد و خوشحال نمی شود، مگر به وساطت مقام رضوان رضا (سلام الله علیه)؛ و هیچ نفس مطمئنه ای به مقام راضی و مَرضی بار نمی‌یابد، مگر به وساطت مقام امام رضا! چون دیگران را به این مقام می‌رساند، ملقّب به رضا شد.