#برشی_از_کتاب
💠
آیتالله بهجت مثل دریاست...
✂️ بعد از مرگ مادرش،
حرم حضرت معصومه شد تنها پناهگاه کمال. هر روز عصر از تمام شدن کلاسها میرفت، حرم حضرت معصومه. گاهی توی حیاط میایستاد و گاهی جلوی در.
گاهی زانو میزد کنار ضریح، جایی که معروف است به پایین پا. سرش را تکیه میداد به ضریح. اشکها روی صورتش سُر میخوردند و میریختند روی پیراهنش. زیرِ لب چیزهایی به فرانسه میگفت، اشعار فارسی میخواند و نوحههای عربی.
بعضی روزها میرفت مسجد فاطمیه نمازش را به امامت آیتالله بهجت میخواند. سیدرسول میخندید:
«کمال! آقای بهجت رو دوست داشتیها!» کمال جواب داد: «کاش زودتر دیده بودمشون! به هر کدوم از این علما که نگاه میکنم، تصویر یه چیز دیگه تو ذهنم زنده میشه. عکسهای علامه طباطبایی رو که میبینم، یاد کوه میافتم؛ محکم و قوی. میشه بهش تکیه کنی؛
آیتالله بهجت مثل دریاست. میشه توی اون غرق بشی از بس لطیفه.»
🛒 سفارش اینترنتی کتاب:
B2n.ir/w65182
#حس_خوبِ_خواندن
انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت
🇮🇷
@hamasehyaran