#برشی_از_کتاب
📌 جمعیت زیادی به انتظار دیدار جمع شده اند، برای دیدن امام لحظه شماری میکنم دوست دارم هرچه زودتر چهرهی مبارک و عرفانی ایشان را از نزدیک ببینم، موقع ورود امام به سکوی سخنرانی، فرشته که خیلی نزدیک به سکو ایستاده با دیدن پاهای امام، اشک روی صورتش سرازیر میشود با داد و فریاد میگوید: «مامان من پاهای آقا رو دیدم، مامان من پاهاشون رو دیدم.» مثل ابر بهار میگرید و از دیدن امام ذوق زده شده. انتظار چنین برخوردی را از او ندارم صورتش را میبوسم و میگویم: «باشه دختر خوبم یه کم آروم باش اگه امام بفهمن تو آنقدر دوستشون داری، خیلی خوشحال میشن.» اشکهایش را از روی صورتش پاک میکنم و به او لبخند میزنم.
✂️
برشی از کتاب قاب های روی دیوار
#حس_خوبِ_خواندن
انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت
🇮🇷
@hamasehyaran