دست سوخته‌ای که در یک شب مداوا شد خانم پادبان با یادآوری خاطره‌ای از دوران کودکی فرزندش، ادامه می‌دهد: حامد چهار سال داشت که به منزل دایی من در کرج رفتیم. ساعت ۱۲ شب با بچه‌ها بازی می‌کرد که ناگهان آب جوش به دستش ریخت و چنان دستش سوخته بود که کل استخوانش دیده می‌شد اما آن شب بی تابی‌اش با کمی تزریقات کم شد. صبح آن شب قرار بود که به آب گرم همدان برویم و رفتیم و نزدیک ظهر وقتی دست حامد را دیدم باور نمی‌کردم که حتی اثری از آن سوختگی نمانده بود. حتی یک خط یا زخم کوچک هم دیده نمی‌شد انگار که یک معجزه بود. ╭┈────『🤍🕊』 ╰┈➤ @shahidhamedjavani1369